داغ قطع یک روز صادرات نفت بر دل دشمن ماند

شروع، تداوم و خاتمه جنگ ایران و عراق شدیداً با مسائل نفتی گره خورده بود، دشمنان انقلاب با نگرشی کاملاً سیاسی به نفت ایران توجه می‌کردند و بازی نفت را به‌گونه‌ای پیش می‌بردند که نهایتاً به سقوط انقلاب اسلامی و شکست کشور در جنگ تحمیلی منجر شود. اما مردم ایران بار سخت فشارهای نفتی را مرحله به مرحله تحمل کردند تا سرانجام ایران به شکوفایی رو به رشد و خودکفایی رسید.
به گزارش اقتصاد سرآمد از شانا ، حیدر بهمنی، مدیرعامل پیشین شرکت ملی حفاری ایران را که در زمان جنگ مسئولیت بازرسی و نوسازی پدافند غیرعامل صنعت نفت را (به نیابت از عاصمی‌پور، مدیرعامل وقت مناطق نفت‌خیز جنوب) به‌عهده داشته، بازنشر کرده است:«مردم اهواز نخستین کسانی بودند که صدای پرواز هواپیماهای عراقی را بر فراز شهر خود شنیدند. صدام می‌خواست در عرض سه روز خوزستان را تسخیر کند. خوزستان برای صدام از چند بُعد اهمیت داشت. نخست اینکه با اشغال خوزستان مرز دریایی عراق گسترش می‌یافت و این‌چنین توان نظامی، اقتصادی و سیاسی این کشور نیز در منطقه بیشتر می‌شد. دوم اینکه از تنگنای ژئوپلیتیکی بیرون می‌آمد و سوم به مخازنی عظیم از نفت و گاز دسترسی پیدا می‌کرد که عایدات اقتصادی بسیاری داشت. حتی نام بعضی از شهرهای خوزستان را نیز تغییر داده بود، برای نمونه خرمشهر را «مُحَمَره» و آبادان را «عَبّادان» نامیده بود، «خَفاجیّه» هم نامی بود که عراقی‌ها بر تارک سوسنگرد نهاده بودند».
«دشمن که از مبارزه مستقیم با مردم ناامید شده و نتوانسته بود از سد رزمندگان کشور عبور کند، مسیر جنگ را تغییر داد و در تلاش بود موتور اقتصادی و تأمین سوخت جنگ تحمیلی، صنعت نفت را از بین ببرد. این حرکت دشمن نشان می‌داد که تنها راه ضربه زدن به میهن اسلامی را قطع شریان حیاتی اقتصاد و اخلال در روند تولید و صادرات نفت قرار داده است. در این زمان تدبیر و هوشیاری امام راحل و شهامت، شجاعت و آمادگی کامل کارکنان صنعت نفت در پاسداری و دفاع از تأسیسات سبب شد هرچند مراکز و واحدهای مهم صنعت نفت کشور به‌طور پی‌درپی مورد آماج حملات دشمن قرار گیرد، اما هیچ‌گاه روند تولید و صادرات نفت در طول هشت سال جنگ تحمیلی متوقف نشود».
بهمنی ادامه می‌دهد: «همه میدان‌ها و تأسیسات نفت و گاز نه‌تنها در جنوب کشور، بلکه در شمال، شرق و غرب از حملات پی‌درپی دشمنان در امان نبود و جزیره خارک که طول و عرض آن حدود ۸* ۴ کیلومتر بود بیش از ۲ هزار بار بمباران شد. در دوران جنگ تحمیلی در مجموع حدود ٦ هزار کشتی نفتکش در خلیج‌فارس جابه‌جا شد که تنها دو تا سه درصد این کشتی‌ها آسیب دید و این موفقیت بزرگی بود که با همکاری کارکنان صنعت نفت و نیروهای هوایی و دریایی ارتش محقق شد، البته این آمار به جز کشتی‌های فرآورده و مواد غذایی بود، کشتی‌های حامل بنزین از حساسیت بالایی برخوردار بود و اکثریت آنها هم به سلامت جابه‌جا شد».
نخستین خاطره‌ای که بهمنی از جنگ برایم تعریف می‌کند، با بوی باروت و خون درآمیخته، بمباران، پالایشگاه گاز بید بلند، همه مراکز انتقال نفت اهواز و دیگر تأسیسات نفتی، شهادت صدها نفر از کارکنان بی‌دفاع صنعت نفت را در پی داشت. «حملات هوایی عراق به مناطق غیرنظامی کشور نیز با شدت دنبال شد. چهار فروند از هواپیماهای عراقی، پالایشگاه گاز بید بلند (واقع در ۳۰ کیلومتری جاده بهبهان – آغاجاری) را هدف ۸ بمب قرار دادند که بر اثر آن به قسمت‌هایی از آن – از جمله دیگ‌های بخار – خساراتی وارد آمد و ۴ نفر شهید و ۲۰ نفر مجروح شدند. در همان روز هواپیماهای مهاجم به تأسیسات نفتی یونیت یک (واحد بهره‌برداری شماره یک، واحد پمپاژ نفت) حمله کردند که افزون بر وارد آمدن خسارات، ۶ نفر شهید و تعدادی مجروح شدند. واحد مارون ۲ و واحد «بوستر» اهواز نیز در یک روز هدف حمله قرار گرفتند. در این حمله ۸ نفر از کارکنان این واحدها بر اثر اصابت بمب به سنگر شهید و ۱۰ نفر نیز مجروح شدند. حمله دیگر هواپیماهای عراقی به جزیره خارک بود که خسارت‌هایی به اسکله ۱۲ «آذرپاد» وارد کرد و به‌صورت متناوب تأسیسات صنعت نفت در سراسر ایران از جمله در شهرهای اراک، مشهد، تبریز هدف حملات انواع جنگ‌افزارهای دشمن قرار گرفت.»چشم‌ها در بیان یاد و خاطره شهیدان از زبانش سبقت می‌گیرد. سی‌وسه سال از آغاز جنگ تحمیلی می‌گذرد، اما هنوز یاد دوستان و هم‌قطارانش، غم مبهمی در چشم‌هایش نمایان می‌کند. «بسیاری از کارکنان در پی حملات هوایی و بمباران‌ها شهید می‌شدند و آنهایی که می‌ماندند وقتی برای سوگ هم‌قطارانشان نداشتند. یادم می‌آید وقتی بوستر اهواز هدف حمله قرار گرفت گروهی از کارکنان (از مدیرعامل تا کارگران) در حال جمع‌آوری اجساد، عده‌ای لوله‌های نفت را بستند، عده‌ای برای انتقال نفت لوله‌ها را به یکدیگر وصل و گروهی نیز آتش را خاموش می‌کردند. در شرایطی که واحد بوستر اهواز بر اثر حمله صددرصد تخریب شده بود، کارشناسان راه‌اندازی این واحد را در مدت زمان کمتر از دو سال غیرممکن دانستند، اما با توجه به ضرورت راه‌اندازی این واحد برای حفظ تولید و انتقال نفت به پایانه نفتی خارک برای صادرات، با تلاش همگانی به‌رغم کمبود قطعات و تجهیزات موفق شدیم این واحد را پس از گذشت ۲۰ روز راه‌اندازی کنیم، همچنین وقتی کارخانه بی‌بی حکیمه با خاک یکسان شده بود، آقازاده، وزیر نفت وقت دستور داده بود هرچه سریع‌تر این کارخانه بازسازی شود، این در حالی بود که در شرایط عادی بازسازی این کارخانه در مدت یک سال و نیم
 انجام می‌شد. 
داغ قطع یک روز صادرات نفت بر دل دشمن ماند
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه