چرا جان باختن دو خبرنگار، تا این حد بازتاب خبری داشت؟
به بهانه پرکشیدن «مهشاد» و «ریحانه» - خبر تلخی بود؛ اتوبوس خبرنگاران واژگون شد و دو خبرنگار، جان باختند!
تیترهای کوتاه ترسناکاند؛ آن هایی که مدام با مقوله خبر سر و کار دارند خوب میدانند چه میگویم. گاهی پیش از آنکه تیتر با با دقت بخوانی و متوجه مفهوم آن شوی، بر حسب عادت اندازه تیتر را در ذهن مرور میکنی و همیشه تیترهای کوتاه ترسناکاند. کوبندهاند و قطعیتی بی بازگشت در وجود خود دارند. واژگون شد؛ سقوط کرد؛ منفجر شد؛ درگذشت!سالانه افراد زیادی در جادههای کشور جان خود را از دست میدهند، ولی برخی از آنها حتی خبری هم نمیشوند. چرا جان باختن دو خبرنگار، تا این حد بازتاب خبری داشت؟ به عنوان یک خبرنگار و کسی که سالها در موقعیتهای سفرهای خبری قرار گرفتهام، پاسخ این سوال را خواهم داد.خبرنگاران عموما جوان هستند و در دوران دانشجویی، جذب فعالیتهای خبری میشوند. در این دوران است که فرد، روحیه مطالبهگری دارد و آنها که به نوشتن و خواندن علاقمندند، جذب حرفه خبرنگاری میشوند و تلاش میکنند با آنچه مینویسند، ذرهای از مشکلات پیرامون خود را حل کنند.در کارگاههای آموزش خبرنگاری در دانشگاهها بسیار با چنین دانشجویانی مواجه شدهام که با تاکید میگویند: در کار خبرنگاری به دنبال پول نیستم، علاقه دارم. این علاقه، برآمده از روحیه مطالبهگری و سرشار از عشق به ساختن میهن است. بر این اساس، عموم خبرنگاران فعال در کشور، بهویژه خبرنگاران میدانی، در محدوده سنی 20 تا 30 سال هستند و به دلایل متعدد که توضیح آن زمان بر است، بیشتر آنها نیز خانم هستند.از سوی دیگر، شرایط صنفی خبرنگاران در کشور، فرقی نمیکند در کدام رسانه فعال باشند، تناسب چندانی با سختی کار خبرنگاری ندارد، مخصوصا که خبرنگار دختر جوانی بیست و چند ساله باشد و علاوه بر دشواریهای کار میدانی خبرنگار، انواع و اقسام فشارهای سازمانی هم بابت انتقادهای خبری بر او وارد باشد. آنچه به عنوان فردی که اندکی سابقه مدیریت رسانه داشته است...
صفحه 2