مدیریت بحران یا بحران مدیریت
بازهم کرونا آمد، برق رفت
قطعی مکرر برق و عدم مهار ویروس منحوس کرونا به نوعی ایجاد «بحران» در مدیریت بحران را نشان میدهد. در وانفسای مشکلات عدیده مردم که در همه گیری کرونا شکل گرفته است، قطع متمادی برق در طول روز منجر به خاموشی کسب و کار های سنتی و نوین از جمله تولیدیها و خدماتی ها شده و مستقیما به کسب درآمد و معیشت مردم خسارت سنگینی وارد میکند کما این که این خاموشیها در شب ادامه داشته باشد عاملی بر رشد ناامنی خواهد بود.
زمانی که مشکلی پیش میآید به لحاظ زیست محیطی یا شهری به جای اینکه اصل موضوع بیان شود تا مردم هم در جریان امور قرار گرفته و تا جایی ممکن با دولت همکاری کنند، مسئولان ذی ربط اطلاع رسانی لازم را نمی کنند و در مواقعی حتی سخنگوی دولت حاکم نیز در مورد موضوعات غیر اصلی مردم شروع به صحبت میکند.
امسال نسبت به سالهای قبل چه اتفاقی افتاده که مردم محکوم به افزایش مصرف انرژی شدهاند در صورتی که امسال بیشتر ادارهها نیمه وقت و غیرحضوری بوده و مدارس تعطیل بر همین اساس شاهد کاهش مصرف انرژی در سطح ملی بودهایم، قطعی مکرر برق در پایتخت امروزه تداعی مشکلات همیشگی است.
در حال حاضر در استانهای که گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت بالای ۹۰ درصدی را تحمل کرده و پی در پی شاهد خاموشی هستند و تحمل آن برای مردم بسیار مشکل است، دولتی ها و بخصوص وزارت نیرو چندان به عمق ماجرا واقف نبوده اند که در حال حاضر کشور بحران خاموشی را تحمل می کند و همچنان پیش رو دارد.
خاموشی های متمادی در پایتخت در چند روز گذشته نشان داد گردش عادی زندگی مردم بدون برق به هم خورده است.
بی شک این رویه ی قطع کردن برق اماکن تجاری، اداری و مسکونی تحمیل ضرر و زیان زدن به اقتصاد مردمی است. در خیلی از مواقع برای جبران سوء مدیریتها کوتاهترین راه حل در نظر گرفته میشود که منجر به اتفاقات ناخوشایند است که گاهی جبران آن ممکن نیست، تمام این کم کاریها ضرر و زیان زدن به زندگی مردم است به فرض مثال برای گرانیها و کنترل بازار از جیب مردم مایه گذاشتند و امروزه در مورد قطع کردن برق معابر و خیابانها در شرایطی که مردم به سختی روزگار سپری میکنند باز ضرر و زیان زدن به مردم است.
قطع متمادی برق منجر به خاموشی تولیدیها شده که مستقیما به کسب درآمد و معیشت مردم خسارات وارد میکند اگر این خاموشیها در شب باشد عاملی بر رشد ناامنی خواهد بود، حتی گاهی این خاموشی خیابانها عاملی بر رشد تصادفات خواهد شد.
آنچه که مسلم است، می بایست از قبل برنامهریزی و پیش بینی لازم برای مصرف انرژی صورت میپذیرفت، یعنی زمانی که به فصل اوج مصرف میرسیم باید مسئولان مرتبط پیش بینی رشد مصرف انرژی را داشته باشند نه حالا که در میانه بحران هستیم و کشور دچار مشکل اساسی بحران قطعی برق است. در زمان عادی کنترل کردن مصرف انرژی هنر نیست باید در شرایط بحرانی انرژی را بهینه مصرف کرده تا ضرر و زیانی به زندگی مردم وارد نشود؛ چارچوب مدیریتی مشخصی باید در این مورد در نظر گرفته شود.