انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر سیاست داخلی و خارجی ایران


ادامه از صفحه اول
 ازهمه مهم تر ریاست قوه مجریه که مطابق قانون اساسی آمریکا بر عهده رییس جمهور قرار دارند، می توان به اهمیت نقش و جایگاه رئیس جمهور در این کشور پی برد. اگرچه این اختیارات گسترده ریاست جمهوری بر اساس اصل تفکیک قوا و توسط دیگر قوا کنترل و محدود می شود، اما رئیس جمهور همچنان از قدرت فوق العاده ای در تصمیم گیری ها به ویژه در زمینه سیاست خارجی برخوردار است و از آنجا که آمریکا اکنون قدرتمندترین بازیگر در عرصه ی جهانی است، تصمیمات و سیاست های آن در عالی ترین سطح بر تقریبا همه مسائل جهانی و بین المللی تاثیرگذار است.ساختار قدرت در ایالات متحده، تاقبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2016میلادی، رویکرد ثابتی بوده است که اغلب میان دو حزب جمهوری خواه و دموکرات جابه جا می شده و از چارچوب مشخصی پیروی می کرد. برای مثال دموکرات ها اغلب بر مسائلی همچون رژیم های بین المللی، لیبرالیسم بازار آزاد و... تاکید داشته و همواره در صدد بوده اند مسائل مختلف را از کنترل های ابتدایی تا مصالحه و سازش پیش ببرند. به طور مثال شیوه تعامل روسای جمهوری چون اوباما به ویژه در مورد ایران در این راستا قابل ارزیابی است.به عبارت دیگر از ابتدای تیرگی روابط ایران و آمریکا، دو کشور هیچوقت نتوانسته بودند تا اندازه آنچه در سال های پایانی ریاست جمهوری اوباما رخ داد به همدیگر نزدیک شوند. تا آنجا که باراک اوباما طی پیامی نوروزی به نوعی پذیرش انقلاب اسلامی را آشکار و خطاب به دولت ایران اعلام کرد و یا در سال  2009از ابراز علنی همراهی با جنبش سبز خودداری نمود.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ، ساختار سیاست خارجی آمریکا از روالی که بیش از دو قرن بر آن استوار بود، خارج شد و برخلاف روح قانون اساسی آمریکا که بر دموکراسی و حقوق بشر و آزادی تاکید می کرد، به سوی ناسیونالیسم شدید آمریکایی(اول آمریکا) و رفتار های غیر دموکراتیک و پوپولیستی گرایش پیدا کرد. این دگرگونی ساختاری در رفتارها و سیاست های غیر معقول و دور از انتظاری همچون خروج از توافق آب و هوایی پاریس، خروج از سازمان بهداشت جهانی، تهدید به خروج از ناتو، تجدید نظر در پیمان نفتا و... بروز و ظهور یافت. این سیاست ها و رفتارهای متفاوت آمریکا منجر به دوقطبی شدن ساختار سیاسی ایالات متحده گردید که در انتخابات اخیر این کشور به روشنی خود را نمایان کرد،آنچه که از آن به عنوان میراث ترامپ نام برده می شود. 
اینک انتظار می رود با روی کار آمدن بایدن و با توجه به تفاوت های موجود در نگرش دموکرات ها به مسائل جهانی به ویژه- چنانچه گفته شد- تاکید آنها بر دموکراسی، رژیم های بین المللی و بازگشت سیاست و قدرت در آمریکا به روال و چارچوبی که قبل از ریاست جمهوری ترامپ حاکم بوده است، تغییراتی در نوع نگرش و سیاست های دولت جدید آمریکا به مسائل جهانی به ویژه در مورد ایران اتفاق بیفتد. لذا به نظر می رسد بایدن تلاش خواهد کرد قطار سیاست خارجی آمریکا را دوباره به ریل دموکراسی و حقوق بشر و اتحادسازی مبتنی بر همکاری های متقابل بین المللی بازگرداند و با تلاش برای بازگشت به توافقاتی که آمریکا از آن خارج شده مانند توافق پاریس، سازمان بهداشت جهانی و به ویژه برجام، به ترمیم چهره ی خشن و غیرقابل اعتماد آمریکا نزد افکار عمومی جهانی پرداخته و ضمن تلاش برای افزایش اعتماد جهانی به ایالات متحده به اصطلاح آب رفته را به جوی بازگرداند.در زمینه ایران نیز به نظر می رسد یکی از اولویت های بایدن درسیاست خارجی آمریکا فراهم کردن زمینه بازگشت به توافق هسته ای برجام مطابق وعده های او برای بازگشت به این توافق در مبارزات انتخاباتی خواهد بود. اما این که تصمیم بایدن و همفکران او در ایالات متحده برای بازگشت به توافق برجام با چه ترتیباتی صورت خواهد گرفت جای تامل دارد. با این حال محتمل ترین گزینه این است که با توجه به شرایط دشواری که تحریم های آمریکا به ویژه از نظر اقتصادی برای ایران ایجاد کرده است، بایدن بازگشت دوباره به برجام را مشروط به اخذ تعهدات و شرایط جدید از جمله اقداماتی در زمینه حقوق بشر و محدودیت برنامه های موشکی ایران نماید. در پایان می توان ابراز امیدواری نمود که با ترمیم روند سیاست های خصمانه آمریکا درباره ایران به ویژه در چند سال اخیر، از سوی جو بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا، اتخاذ سیاستی مبتنی بر تعامل و اعتماد متقابل نسبت به ایران و خردورزی و هوشمندی مسئولان جمهوری اسلامی (به ویژه دولت آینده) و ترجیح منافع مهم ملی بر منافع دست دوم و حاشیه ای، زمینه ی بهبود و گشایش در روابط این دو کشور در عرصه منطقه ای و بین المللی فراهم آید. * مدرس دانشگاه ‏
انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر سیاست داخلی و خارجی ایران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه