دکتر محمود بهمنی،رئیس شورای راهبردی ستاد پویش حامیان سید ابراهیم رئیسی در گفت و گو با « اقتصاد سرآمد»

سیل بنیان‌کَن نقدینگی در جامعه موج می زند

گروه سیاسی- من دوره نهم و دهم مسئولیت بانک مرکزی را داشتم. دو سال به‌عنوان دبیر کل بودم و حدود پنج سال هم به‌عنوان رئیس کل بانک مرکزی انجام وظیفه می‌کردم و بعد از این‌که دولت تعویض شد، من توفیق پیدا کردم دوره دهم را به‌عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی باشم و آن‌جا در کمیسیون اقتصاد انجام وظیفه می‌کردم......
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم، در همین رابطه خبرنگار روزنامه اقتصادسرآمد با دکتر محمود بهمنی، ریاست اسبق بانک مرکزی جمهوری اسلامی در دولت نهم و دهم و رئیس شورای راهبردی ستاد پویش حامیان سید ابراهیم رئیسی هم صحبت شده است که در ذیل مشروح این مصاحبه را با هم می خوانیم.
 خودتان و جایگاه اقتصادی خودتان را تشریح کنید.
من دوره نهم و دهم مسئولیت بانک مرکزی را داشتم. دو سال به‌عنوان دبیر کل بودم و حدود پنج سال هم به‌عنوان رئیس کل بانک مرکزی انجام وظیفه می‌کردم و بعد از این‌که دولت تعویض شد، من توفیق پیدا کردم دوره دهم را به‌عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی باشم و آن‌جا در کمیسیون اقتصاد انجام وظیفه می‌کردم.
جناب آقای دکتر بهمنی، حضرتعالی به‌عنوان عضوی از کمیسیون اقتصادی و ریاست وقت بانک مرکزی، شرایط فعلی اقتصاد کشور را به‌عنوان یک شخصیت اقتصادی تحلیل کنید.
من زمانی که بانک مرکزی بودم در سال 89، 90، 91 شرایط اقتصادی بسیار خاصی داشتیم. هر شب اعلام می‌کردند شش گزینه نظامی روی میز است و شش تا تحریم سازمان ملل را داشتیم، به توفیق الهی ما این تحریم‌ها را مدیریت کردیم و در آن دوران ما توانستیم ذخایر ارزی‌مان را شدیدا افزایش دهیم. حالا بعضا می‌گویند ذخایر کاهش پیدا کرده نه، ما ذخایر طلای مان شدیدا بالا رفت. من هیچ وقت دقیق نمی‌گفتم، چرا که جزو مسائل خاص ما بود. پشتوانه ذخایر ارزی ما بسیار خوب بود و حتی زمانی که گفتند خزانه خالی است، من بلافاصله آمدم و مصاحبه کردم و گفتم نه، خزانه ما خالی نیست. 
شرایط اقتصادی کشورمان شرایط بسیار خوبی است، ‌اما هیچ کسی نمی‌تواند بگوید تحریم بی‌تاثیر است. ما زمانی که در بانک مرکزی بودیم، این مشکلات را هم داشتیم. شاید باید ریسک را بیشتر این‌جا مدنظر قرار می‌دادیم، بیشتر ریسک می‌کردیم و باید فکر می‌کردیم باید ارز کشور را تامین کنیم و همکاری‌ای که با وزارت نفت و جاهای دیگر داشتیم، ما به هر ترتیبی بود این را مدیریت می‌کردیم و ارز مورد نیازمان را تامین می‌کردیم و طلای مورد نیازی که بعضا مورد مصرف کشورمان بود، ما این را توانستیم تامین کنیم. ما این‌جا فقط این را می‌خواهیم بگوییم که سیاست‌های پولی و مالی‌مان را دقیقا اجرا نکردیم، با هم هم‌سو نبودند؛ سیاست‌های پولی بانک مرکزی بایستی فرضا نرخ سود است، نرخ تسهیلات است. ما نرخ تسهیلات را در بانک مرکزی آوردیم روی 15 درصد، در صورتی که بازار سرمایه ما، نرخ اوراق مشارکت ما 18 و 20 درصد بود. یک مرتبه پول از سیستم خارجی شد و رفت و چون کشش اون ور بورس و این‌ها آن قدر نداشت، خیلی از آن رفت در بازار سفته‌بازی، رفت در بازار ارز، رفت در بازار طلا، رفت در بازار خودرو، رفت در بازار مسکن، قیمت‌ها را آن‌جا شدیدا بالا برد. ما باید شرایطی را به گونه‌ای تبیین می‌کردیم که این سیاست‌ها با هم همگون باشند، یعنی سیاست‌های پولی، مالی و ارزی. این‌جا باید تیم اقتصادی کاملا هماهنگ باشد تا این موفقیت را داشته باشند که این‌جا ما این نقص را داشتیم و ما در پایان سال 91 وقتی نقدینگی‌مان را می‌بینیم. این نقدینگی وقتی وارد جامعه می‌شود، مثل یک سیل بنیان‌کَن است؛ ‌اگر شما این نقدینگی را مدیریت نکنی، نقدینگی را در جاهای خودش و تولید مصرف نکنی، قطعا این نقدینگی به جاهای دیگری خواهد شد، مثل سیلی می‌ماند که اگر این را مدیریت کند، کانالی مثل آب را، در کانال کشاورزی، در کانال صنعت، در کانال شرب و این‌ها اگر رها شود، شهرها را می‌برد و پول هم همین است؛ این پول اگر کنترل‌شده و نظارت‌نشده وارد بازار شود، همین می‌شود که شد. الان مثلا من مثال‌های زیادی می‌خواهم بزنم. ما ارز 4200 تومان تخصیص دادیم که می‌خواستمی قیمت‌ها بیاید پایین. 11 قلم کالای اساسی داشتیم؛ گندم، جو، ذرت سویا، کنجاله، شکر و... ما این 4200 تومانی که تخصیص می‌دهیم، اگر نتوانیم نظارت کنیم، این سم است، یعنی به جای این‌که این ارز کالا شود و بیاید در کشور و به دست افراد ضعیف، قشر متوسط و پایین جامعه بخواهد قیمت‌ها را بیاورد بالا، این می‌رود دست یکسری دلال، می‌رود دست یکسری واسطه. بنابراین ما می‌بینیم یک وقت آمارها را می‌دهند و می‌گویند بعضی از این ارزهای 4200 تومانی هنوز کالایش نیامده. این یعنی چی؟ یعنی ارز 4200 تومانی بگیرم و ببرم در بازار بفروشم 22 هزار تومان، بعد این‌جا پول گیر چه کسی آمده؟ ما چه آثاری برای اصلاح ساختار قیمت‌ها گذاشتیم؟ بنابراین اگر ما کنترل نتوانیم کنیم یا هر چیزی، دارو، اگر کنترل نشود، اگر به دست مصرف‌کننده نرسد، تازه آن کالایی هم که آمده، خیلی‌هایش ضربدر 22 هزار تومان می‌شود و به دست مصرف‌کننده می‌رسد. ما این‌ها را واقعا می‌شنویم که کالا می‌آید این‌جا، تبدیل به صادراتی می‌شود، مجددا صادر می‌شود با ارز 22 هزار تومانی. با ارز چهار هزار تومانی تو کالا را توانستی وارد کنی، نباید بتوانی این ارز را ببری و 22 هزار تومان صادر کنی. این جیب چه کسی می‌رود؟
 این‌ها نظارت می‌خواهد. من یکی از مشکلات اقتصادی فعلی را کنترل و نظارت می‌بینی که باید انجام شود، یعنی هر دولت دیگر هم بیاید، این کنترل و نظارت باید نقطه اصل قضیه‌اش باشد. من یک مطلب دیگری بگویم؛ این تسهیلاتی که ما در سیستم بانکی داریم می‌دهیم، اگر نظارت شود، دقیق می‌رود در تولید. می‌رفت در تولید، اشتغال ایجاد می‌کند، دیگر کارخانه‌ها تعطیل نمی‌کنند، مواد اولیه به آن‌ها رسیده. اشتغال ایجاد کرد، کالا تولید می‌شود، عرضه کالا می‌رود بالا، یعنی قیمت‌ها می‌آید پایین، ولی اگر این نظارت نشده باشد، می‌رود در بازارهای سفته‌بازی؛ به جای این‌که قیمت را بیاورد پایین و اشتغال ایجاد کند، تورم ایجاد می‌کند، یعنی هر نقدینگی تورم‌زا نیست. یا به عبارت دیگر این نقدینگی با تورم‌های مختلفی می‌تواند همراه باشد. شما نقدینگی را اگر بردی در بازار سفته‌بازی، فاجعه
 است، اگر بردی در تولید، دیگر نگرانی نباید داشته باشی، چون در میان‌مدت کالا را افزایش می‌دهد، قیمت‌ها می‌تواند بیاید پایین. من فکر می‌کنم خیلی راحت بشود، آقایان نامزدها واقعا اگر بتوانند مدیرانی را انتخاب کنند که بتوانند موفق باشند. من اصلا این سطح مناظره‌ای که انجام دادند، من می‌خواهم بگویم یک رئیس جمهور نیازی نیست که هم اتم را بداند، هم فیزیک را بداند، هم پول بانک را بداند، هم بازار سرمایه را، یک چنین علمی نمی‌شود. این‌ها بالاخره پس فردا وزیر را انتخاب می‌کنند، ولی باید مدیرانی را انتخاب کنند که تخصص این کار را دارند، که تجربه این کار را دارند. اگر این کار را کنند، موفق خواهند بود، وگرنه بخواهند بگویند این از ما نیست و آن از ما هست و این با من نیست و آن با من هست، این بلا سر کشور می‌آید. ما این تجربه را داشتیم که باید حتما مدیران متخصص در همان زمینه داشته باشیم. من اصلا یک خلاصه کامل کارم را می‌خواهم بگویم خدمت شما؛ من می‌خواهم بگویم امروز اگر کشور ما مشکل دارد، ‌هر کسی جای خودش ننشسته است. اگر ما بتوانیم هر کسی را جای خودش بنشانیم، یکی از تعاریف قرآنی عدل، هر چیز جای خودش قرارگرفتن است. اصلا حلال و حرام هم همین است؛ این جایش این‌جا هست و این جایش این‌جا نیست. ما باید مدیران لایق و جسور و توانمند و پاکدست و متخصص را بچینیم و بیاییم پایین، از بالا هم باید بچینیم و بیاییم پایین، می‌بخشیم. پله را نمی‌شود از پایین شست و رفته بالا، پله‌ها را باید از بالا شست و آمد پایین. اگر شما از بالا چیدید، دو ردیف، سه ردیف را درست انتخاب کردید، خودشان انتخاب بعدی‌شان درست خواهد بود. مثلا یک نفر تخصص یک چیزی دارد، او را می‌گذاری در کشاورزی، کشاورزی را می‌گذاری در صنعت و این تنها چیزی است که واقعا می‌تواند به نظام صدمه بزند.
جنابعالی به‌عنوان کسی که در بانک مرکزی بودید، اگر بخواهید نمره‌ای به رئیس بانک مرکزی فعلی دهید، چه نمره‌ای می‌دهید؟ عملکردشان را در جایگاه یک رئیس بانک مرکزی خوب توصیف می‌کنید، بد توصیف می‌کنید و غیرقابل قبول و یا متوسط؟
من نمی‌خواهم در مقام ارزیابی باشم، من می‌خواهم عملکردها را ببینیم. مردم باید احوال را بشنوند، ببینند بهترینش کدام است و از آن تبعیت کنند.»؛ کلام قرآن است؛ احوال را می‌شنوند، بهترین شان تبعیت می‌کنند، بهترین شان اعلام می‌کنند. مثلا خیلی جالب است، چندی قبل نوشته بودند که مثلا در این دوران این قدر ارز آمده در بازار، در این دوران این قدر آمده، نه، اولا ما باید ببینیم مدت‌هایی که آقایان بودند، چقدر بودند. من اگر مثلا شش ماه بودم، یک رقمی آمد، بعد از این‌که پنج سال بوده و آمده مثلا دو برابر این است، نباید بگوییم، باید بگوییم باید پنج برابر این باشد. مقایسه‌ها را علمی کنیم، نقدینگی‌ها را ببینیم، شرایط را ببینیم. الان ما از شرایطمان توانستیم استفاده کنیم؟ ما کشور ضعیفی نیستیم، بگذار من خیلی راحت بگویم. ما امروز در کشورمان از نظر نفت سومین کشور ذخایر را داریم. گاز دوم کشور بعد از روسیه هستیم. ما اولین کشور نفت و گاز هستیم. چرا معیشت مردم گرفتار است؟ ببینیم کجا اشکال داریم، برویم آن‌جاها را اصلاح کنیم. هیچ تعصب هم نداشته باشیم. نمی‌توانیم، نمی‌نشینیم یک جا و آقایان باید بلافاصله بعد از این‌که می‌بینند، اصلاح کنند، ولی متاسفانه این مسائل باندی، گروهی و مسائل جناحی نمی‌گذارد این اصلاحات صورت بگیرد. من دوره‌ها را مقایسه کنم، ببینم کدام دوره‌ها بهتر بوده، همان رئیس کل حتما بهتر بوده است.
 مناظره ها را چطوری ارزیابی می‌کنید؟
به نظر من مناظره ها خوب بودند. ما همان طور که مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند؛ حرمت‌های انسانی، حرمت‌های مردم، آبروهای مردم را ما اگر مستند نداشته باشیم، تازه مستند هم داشته باشیم، باید یک مقداری احتیاط کنیم. مستند نداشته باشیم، اصلا نمی‌شود مقایسه‌اش کرد. یک کسی که شما به او اتهام می‌زنی، آن نیست. این بالاخره فکر نمی‌کند. می‌گویم فرض کنیم او هم هیچی نگفت و سکوت کرد، بالاخره خداوند متعال آن بالا نمی‌بیند شما آبروی مومن را دیدید یا تهمت زدید؟ به جای این بگو قرار نیست من همه علوم را بدانم، این سوال را نمی‌دانم. ما مثلا باید جواب سوال را بدهیم، برویم یک چیز دیگر را بگوییم، بیاییم یک توضیحات دیگر بدهیم. اینقدر قشنگ است کسی بگوید من این سوال را نمی‌دانم، اینقدر قشنگ است که طرف بگوید من اتم نمی‌دانم، من هسته‌ای نمی‌دانم، من خیلی علوم‌های دیگر را می‌دانم، من هم قرار نیست خودم بروم و بشوم رئیس هسته‌ای، من حتما یک رئیس هسته‌ای متخصص انتخاب می‌کنم، حتما یک رئیس اقتصادی خوب انتخاب می‌کنم، خودم هم کلیات را می‌دانم. اینطور بخواهم انتظار داشته باشیم هر کدام این‌ها ریزه بگویند، همین می‌شود. من اصلا طرح اینگونه سوالات را می‌خواهم بگویم خیلی نمی‌تواند موجب سنجش باشد که نکته بعدی‌اش باید حتما در مناظره‌های بعدی این را ما جلویش را بگیریم، یعنی تذکر دهیم. شما حتما مستنداتی را باید بدهید و اگر این را ندادید، من را این‌جا بگویم و بعد بروم و بگویم تمام شد؟ اینطوری نیست؛ مردم باید بدانند، مردم نباید دیگر بیایند بر اساس یکسری صحبت‌ها رأی دهند و بعد ببینند نه، این اشتباه شد. ما اشتباهات قبل را دیگر نباید تکرار کنیم، ما دیگر نباید دو بار چرخ را اختراع کنیم، باید از گذشته تجربه‌ای بگیریم و ان‌شاءالله خدا را در همه صحبت‌ها و گفتارها و مناظره‌هایمان مدنظر قرار دهیم. مناظره خیلی قشنگی نبود.
جناب آقای دکتر! با توجه به این‌که ما هر روز با افزایش تورم مواجه هستیم و یکی از عواملش افزایش نرخ و قیمت ارز است، چرا جلوی این موضوع را نمی‌گیرند؟
ما یک بحثی داریم این‌جا به نام مدیریت ارزی، بهتر بگوییم مدیریت صادرات و واردات. ما باید صادرات و وارداتمان را کاملا مدیریت کنیم، یعنی صادراتمان را افزایش دهیم، انگیزه‌های افزایش صادرات را فراهم کنیم و تاکید کنیم و شرایط بگذاریم که ارز آن برگردد به کشور. حالا می‌خواهد خودش برای خودش باشد، ما نمی‌گوییم نباشد، ارز آن‌جا رسوب نکند. ارز وقتی آمد در کشور، با این ارز صادرات نسبت به واردات پیشی گرفت یا تراز بازرگانی ما مثبت شد، کالا می‌تواند وارد شود و قیمت‌ها را می‌آورد پایین. یا بهتر بگوییم، ما ‌ارز زیادتری داشتیم، قطعا قیمتش می‌آید پایین. زمانی که بین عرضه و تقاضای ارز اختلاف فاحش به وجود می‌آید، این‌جا قیمت‌ها می‌رود بالا. ما نباید اجازه دهیم کسی که صادرات می‌کند، با ارز 4200 تومانی می‌خواهد صادرات کند، ارز خودش را در کشور خارج ؟؟؟ این اصلا بی‌انصافی است.
این یک سمت قضیه است و سمت دیگر قضیه، واردات است. هرچه ما واردات را کنترل کنیم، این را کمک کنیم داخل تولید کنند، آن‌چه که می‌شود، این موجب می‌شود که ارز کمتری را به خارج بفرستیم، چون ما واردات را کمتر کردیم. ما باید جلوی واردات کالای لوکس و تجملی را بگیریم. ما هنوزم که هنوز است، آخرین سیستم ماشین‌آلات را داریم وارد می‌کنیم. این چطوری است؟ این‌ها بعضا هم از مبادی قانونی دارد وارد می‌شود. وقتی شما یکدفعه می‌گویی چند هزار اتومبیل از گمرک قاچاق آمده؛ گمرک که قاچاق نمی‌شود. قاچاق این است که ما آمارش را نداشته باشیم. چطوری آمار قاچاق را دقیقا می‌گوییم؟ یعنی ما حواسمان هست چقدر می‌آید. وقتی این گمرک می‌آید سود بازرگانی را نمی‌دهد، هزینه‌های گمرکی را نمی‌دهد، این یعنی رانت، این یعنی پولی که باید بگیریم و خرج کنیم برای افراد و اقشار و برای کمبود بودجه‌مان، این‌جا می‌بینیم اسمش را فرار مالیاتی بگذاریم یا فرار مسائلی که گیر دولت نیامده است. خیلی از این مالیات‌ها را ما باید از افراد واقعی بگیریم. الان تنها چیزی که ما از آن راحت مالیات می‌گیریم، تولید است، چون ریشه در زمین دارد. یک کارخانه، تامین اجتماعی شروع می‌کند، بیمه‌ها می‌آیند، آن یکی می‌آید؛ کارخانه دیگر ول می‌کند و می‌رود. ما نباید یک کسی که در کار بازرگانی است، مالیاتش یکی باشد، آن کسی که سه ماهه کالا را می‌فروشد با کسی که یک سال زحمت می‌کشد؛ این اختلاف‌ها موجب می‌شود که این شرایط به وجود بیاید. بنابراین ما واردات، کنترل، صادرات، تشویق، ارز از درآمدمان داشته باشیم و بعد برنامه‌ریزی کنیم که تحریم را به نحو مقتضی مدیریت کنیم.
 صحبت پایانی؟
وقتی که بدهی دولت‌ها به بانک مرکزی افزایش پیدا می‌کند، این یعنی تزریق نقدینگی. کسری داشته، از بانک وام گرفته و نداده در سررسید، بانک داده؛ علاوه بر این‌که این پول را اضافه در بازار تزریق کرده، خود همین موجب از بین رفتن بنیه بانک‌ها شده، بانک‌ها به جای این‌که بیایند مثلا این پول را بدهند به بخش تولیدی، مثلا داد‌ه‌اند به دولت. چقدر؟ مثلا 400 هزار میلیارد اضافه شده. این از سهم بخش خصوصی زده شده، آمده به سهم دولت. ما بایستی وقتی دولت نیاز دارد، باید بودجه را بیاورد در مجلس و کسر بودجه را اعلام کند و برایش چاره‌اندیشی کند. نمی‌شود که از جیب بانک‌ها و بانک مرکزی یا چاپ اسکناس شود و این قیمت‌ها را ببرد بالا. هرچه که قیمت‌ها می‌رود بالا، به همان اندازه جیب مردم را تخلیه می‌کند، یعنی از جیب مردم داریم برمی‌داریم و کسری بودجه‌مان را جبران می‌کنیم. ما زمانی می‌توانیم بگوییم حقوق را ما مثلا 20 درصد یا 25 درصد بردیم بالاکه قیمت‌ها کمتر از این برود بالا. اگر قرار باشد قیمت‌ها 5/46 درصد تورم برود بالا، 25 درصد بدهیم به مردم، یعنی 25 درصد از جیب شان کم کردیم، از سفره‌شان کوچک کردیم، توان خریدشان را آوردیم پایین. بنابراین ما اضافه نکردیم. حقوق 25 درصدی که ما می‌گوییم، زمانی 25 درصد است که قیمت‌ها بالا نرود، ولی قیمت‌ها دو برابر رفت بالا، یعنی این اضافه را باید بیاورد و بدهد، یک چیزی هم کسر می‌آورد. این همین است که معیشت مردم، سفره‌های مردم روز به روز کوچک‌تر می‌شود. این خیلی راحت راهکار دارد که باید ان‌شاءالله بشود با سیاست‌هایی که اعمال می‌شود، صورت بگیرد. اصلا شما این طوری بپرس که چرا قیمت ارز می‌رود بالا که تورم برود بالا؟ یکی از دلایلی که قیمت‌ها دارد می‌رود بالا، قیمت ارز رفت بالا. چون کالا وارداتی است، با ارزی که وارد می‌شود، قیمت‌ها بالا می‌رود.
سید وحید احدی نژاد
رئیس کمیته اطلاع رسانی ستاد پویش حامیان سید ابراهیم رئیسی
سیل بنیان‌کَن نقدینگی در جامعه موج می زند
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه