اتفات نجومی فروپاشي شوروي

غلامرضا مصدق - فروپاشي شوروي عيني ترين مثال برای درس عبرت است. خوشبختانه این فروپاشي در گذشته اي نزديك (۳۱ سال پیش ) جلوي چشم همه ما اتفاق افتاد و به همين دليل از هر گونه تحريف تاريخي مصون است. شوروي زماني از هم فروپاشيد كه يكي از دو ابرقدرت نظامي دنيا بود، كه نه تنها در مسابقه تسليحاتي پا به پاي آمريكا، حتي در موارد زيادي جلوتر از آن ها حركت می کرد بلکه ايستگاه فضایي آن ها در اندازه شهري کوچک در چند صد كيلومتري از زمين هر روز بر وسعتش افزوده مي شد، فاقد هر گونه اپوزيسيوني حتي از نوع ضعيف آن بود، اگر چه اكثريت مردم ناراضي بودند اما هيچ مخالفت عملي با آن رژيم نداشتند، هنوز قبله آمال ده ها و شايد صدها و ميليون ها انسان عدالت طلب در جهان بود، مستقيم و غير مستقيم بر نيمي از دنيا حكم مي راند، داراي حق وتو در سازمان ملل بود، از مرزهاي چند ده هزار كيلومتري آن حتی خرگوشي قادر به رد شدن نبود.
اما ابرقدرت شوروي، با وجود دارا بودن آن همه امتيازات فوق العاده و رشک برانگیز به دليل ناكارآمدي داخلي به ويژه در حوزه اقتصاد بدون شلیک یک گلوله از سوی دشمنان و یا انقلاب از سوی مردم فرو پاشيد. درحالي كه كه زيردريايي اتمي، بمب افكن دوربرد و موشك قاره پيما را مثل آب خوردن مي ساخت، اما از تامين صابون و کاغذ توالت مورد نياز مردم ناتوان بود.ناكارآمدي و عدم توازن در بخش هاي مختلف در هیچ کشوری نمي تواند تا بي نهايت ادامه داشته باشد. متوسط رشد اقتصادي ما در ١٢ سال گذشته فقط یک درصد بوده، از طرفي هيچ چشم اندازی براي تغيير مثبت از این روند خانمان سوز در افق ديده نمي شود. در تاریخ بشر هيچ كشوري در دنيا مثل ما تورم دو رقمي ۵۰ ساله را تجربه نکرده. نرخ سرمایه گذاری ما حتی از نرخ استهلاک آن به مراتب کمتر است. روند خروج سرمايه همواره افزايشي است.سرمایه گذاری خارجی به نسبت ظرفیت کشور تقریبا صفر و به دلیل فقدان سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز که مهمترین مزیت اقتصادی ما بود، ایران را از بازار این صعنت در سطح جهانی به نوعی کنار گذاشته است. هیچ امیدی برای خلاصی از دست اختاپوس تحریم ها وجود ندارد. استمرار اين روند مخرب بدون چشم انداز رهايي از آن، مثل شمع ما را آب مي كند. البته ناركارآمدي منحصر به حوزه اقتصاد نيست، ما در حوزه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و روابط بين الملل مشكلات عديده اي داريم اما در حوزه اقتصاد چنان وضعيت بغرنج است كه درد جانكاه آن لحظه به لحظه توسط شهروندان حس مي شود.
اگر چه شوروی به مدت ۴۶ سال در جنگ سردی گسترده با غرب درگیر بود، اما فروپاشی آن نه به دست دشمنانش بلکه به دلیل مشغول شدن افراطی به آن دشمنان و بی خیالی مفرط نسبت به کارآمدی داخلی صورت گرفت. اگر مسئولان عزیز ما، خیالشان از عدم احتمال وقوع انقلاب آسوده است، لازم است از شدت نگرانی وقوع فروپاشی که همه عوامل به وجود آورنده آن در حال شکل گیری است، لحظه ای خواب به چشمانشان نرود.
درک تفاوتِ از زمین تا آسمانِ انقلاب با فروپاشی برای مسئولان ما بسیار حیاتی است. زیرا آنها به دلیل فقدان اپوزیسیون منسجم، ترس مردم از انقلابی دیگر با تبعات غیرقابل پیش بینی، وجود چند میلیون طرفدار پای کار، دارا بودن تجارب بالا در مقابله با  اعتراضات، عدم تمایل قلبی قدرتهای جهانی و منطقه ای به سرنگونی جمهوری اسلامی و غیره، وقوع انقلاب در ایران را کاملا نامتحمل می دانند، که البته تحلیل و نتیجه گیری نسبتاً درستي است. ممکن است خوانندگان این سطور بگویند، پس عامل نارضایتی مردم چه می شود؟ اگر چه نارضايتي گسترده مردم شرط لازم و اصلی براي وقوع  هر انقلابی هست، اما شرطِ كافي نيست. بر خلاف انقلاب، فروپاشي مي تواند، در غیاب، اپوزسيون منسجم، عدم اعتراض عملي مردم، عدم تمايل قدرت هاي جهاني و منطقه اي به سرنگوني و حتي با وجود طرفدران ميليوني پاي كار، نيروي نظامي و  امنيتي قدرتمند هم اتفاق بيفتد.
اتفات نجومی فروپاشي شوروي
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه