حال و روز وخیم جامعه کارگری 


حال و روز این روزهای جامعه کارگری خوش نیست. افت شدید ارزش ریال، هر چند قدرت خرید اقشار مزدبگیر جامعه را به شدت متاثر کرد و بخشی دیگر از نیازهای ضروری زندگی را برای آنها به آرزو بدل ساخت، اما آنچه این روزها، حال و روز این افراد را بیش از پیش تحت تاثیر قرار داده و ملتهب کرده، به این موضوع بازمی‌گردد که همین دستمزد ریالی سر خم کرده در مقابل هزینه‌های دلاری یا پرداخت نمی‌شود یا با تاخیرهای طولانی پرداخت می‌شود که سبب شده امکان برنامه‌ریزی برای زندگی حداقلی نیز از این افراد گرفته شود و آنها را به مرز فلاکت برساند. 
باتوجه به اخبار بنگاهها و گروههای تولیدی متوجه می‌شویم که اوضاع حاکم در روابط کار، به شدت بحرانی است، به خصوص در بنگاه‌هایی که مشمول واگذاری به بخش خصوصی در راستای اجرای سیاست‌های ذیل اصل ۴۴ قانون اساسی بوده‌اند.
با اشاره به سیاست‌های کلی اصل ۴۴ که در سال ۱۳۸۴ توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد، هدف این سیاست‌ها ایجاد رشد اقتصادی، اشتغال، تولید و رقابت‌پذیری بیشتر در اقتصاد و قرار بود مسئولین در پنج بند بزرگ نشدن دولت توسعه تعاونی‌ها، واگذاری بخش‌های دولتی به بخش خصوصی، توانمندسازی بخش خصوصی و جلوگیری از ایجاد انحصارها گام بردارند. 
در این میان قرار شد بخشی از درآمدهایی که از محل خصوصی‌سازی کسر می‌شود صرف توانمندسازی آنها شود. از سوی دیگر باید اهلیت واگذاری‌ها (متخصص بودن خریداران) اثبات می‌شد که در این بخش هم بسیار ضعیف عمل شد. باید گفت آنچه باعث موفقیت خصوصی‌سازی در آلمان شد این بود که آنها به روش مذاکره، خصوصی‌سازی‌ها را انجام دادند. آنها مثلا یک تیم مدیریتی کارآمد و متخصص در حوزه خودروسازی پیدا می‌کردند و با کمترین قیمت‌ها شرکت را واگذار می‌کردند، مشروط بر اینکه بعد از ۱۰ سال آن شرکت به تعهدات خود عمل کند. در ایران بسیاری از موسساتی که شرکت‌های دولتی را خریداری ‌کردند خودشان هم مشکل داشتند. از سوی دیگر بنگاه‌هایی که به بخش خصوصی واگذار ‌شدند توانمندسازی‌شان مورد توجه قرار نمی‌گرفت. اینکه شرکت‌های خصوصی اجازه اصلاح ساختار یا تعدیل نیرو در شرکت‌های تحویل گرفته را نداشتند هم خود باعث ایجاد مشکلاتی برای آن موسسات شد. بخشی از شرکت‌ها و بنگاه‌های واگذار شده به بخش خصوصی که دچار مشکل شده‌اند به واسطه مدیرانی بوده که قدرت کارآفرینی و مدیریت بر این بنگاه‌ها را نداشتند و تنها تصاحب اموال و دارایی کارخانه‌ را مدیریت تلقی می‌کردند و امروز نتیجه‌اش این شده که این مدیریت‌ها بدون آن که بهره‌وری داشته باشند روزبه‌روز تنزل کرده و نیروهای کار خود را که اصلی‌ترین سرمایه یک کارخانه است گرفتار کرده‌اند.
*پژوهشگر اقتصادی
حال و روز وخیم جامعه کارگری 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه