یک تحلیلگر اقتصادی مطرح کرد: کاهش تنش با تمام کشور‌ها تا حد ممکن

نقدی بر حقایق پنهان قرداد ۲۵ ساله ایران وچین

جواد جودکی - چین کشوری است با رشد اقتصادی متوسط ۶درصد تقریبا به زودی جایگاه اول دنیای اقتصاد را فتح خواهد نمود در کشور چین با توجه به گستردگي  و وسعت بسیار کشور رشد در شرق و غرب‌ آن تقریبا نامتوازن پیش رفته واین موضوع سبب شده در شهرهایی مثل شانکهای درآمد سرانه به حدود ۳۰ هزار دلار ولی در غرب این کشور درآمد حدود ۲ هزار دلار باشد لذا این کشور برنامه کاملی برای متوازن کردن و تثبیت رشد وتوسعه در پیش گرفته است . برای توسعه غرب چین از نظر حزب کمونیست  سه مشکل اساسی وجود دارد اول نداشتن دسترسی به آب های آزاد و مشکل در تجارت، دیگری عقب ماندگی منطقه‌ای همسایگان غرب و مرکز آسیا و سومین مشکل فرهنگ سنتی این مناطق است که نمی‌تواند مدرن شدن را به راحتی بپذیرند. 
اصلاح فرهنگی، توسعه عظیم زیرساخت های ارتباطی و معاف نمودن استان‌های غربی از پرداخت مالیات و پرداخت هزینه‌های عمومی استان‌های غربی از بودجه ملی سیاست‌هایی است که برای توسعه این مناطق در پیش گرفته شده که نتیجه ان رشد اقتصادی بیش از ۱۲ درصد در این مناطق بوده است. این سیاست‌ها با قدرت تا سال ۲۰۳۵ ادامه خواهد داشت.ولی ادامه آن منوط به تامین دسترسی آسان به منابع و بازار مناسب می باشد. 
هدف گذاری غرب چین رسیدن به تولید ناخالص داخلی حدود ۵ تریلیون دلار است، تمام کشورهای غرب چین شامل آسیای مرکزی و ایران و پاکستان برای رسیدن به این هدف باید زیرساخت‌هایشان توسعه پیدا کند تا غرب چین بتواند از دومسیر  به دریای هند،و سپس  از طریق ایران به شمال خزر، و کشور‌های شرق اروپا دسترسی یابد و همچنین از این مسیر ارزان مواد اولیه، انرژی و بازار برای غرب چین وادامه توسعه بزرگ هدف‌گذاری شده را فراهم کند.
لذا چین با چشم انداز بلند مدت و استراتژی ۲۵ ساله چشم به این تفاهم برای حفظ برتری اقتصادی دردنیادارد. در صورت عملیاتی شدن این سند با فرصت‌های توسعه غرب چین برای ایران، ایران نقش و جایگاه بسیار با اهمیتی در خاورمیانه واسیای میانه و پل ارتباطی بسیار مهمی برای اتصال سریعتر و ارزان‌تر چین به بازارهای کشورهای اروپای شرقی خواهد بود .همانطور که در چند ماه گذشته با بسته شدن کانال سوئز شاهد بسته شدن مهم ترین شاهراه اقتصادی دنیا و زیان هزاران میلیاردی کشورها از چند روز به گل نشستن یک کشتی تجاری در این آبراه بودم.
 پیشنهاد سفیر ایران در روسیه وجایگزین کریدور شمال جنوب ایران به دریای به جای تنگه سوئز و تسریع در عملیاتی نمودن آن  شرایط منطقه‌ای ما با کشورهای همسایه و عمق استراتژیک ما تا آسیای میانه و همچنین  کشورهای شمال خزر وجمهوری آذربایجان ارمنستان و...به این راه جدید و کم هزینه و کوتا ،موقعیت ونقش کشورمان را افزایش خواهد داد و از قدرت مانور ترکیه در تسلط  و نفوذ در کشورهای همجوار با انحصاری کردن برخی دسترسی‌ها به شدت خواهد کاست.
 تمام کشور‌های غرب چین از این توسعه کم و بیش منتفع خواهند شد، چراکه سرمایه‌گذاری هنگفتی در حال وقوع است که لاجرم به توسعه منطقه‌ای منجر خواهد شد، اما سیاست‌های و برخورد ما با این فرصت  می‌تواند این انتفاع را حداقلی یا حداکثری نماید.باتوجه به شرایط تحریم علاوه بر منافع فوق قدرت چانه زنی در مذاکرات ما با کشورهای غربی بخصوص امریکا را بشدت افزايش  خواهد داد.
چین تنها کشور در جهان است که به تنهایی توان جذب  تمام صادرات ایران ، از نفت و مشتقات آن گرفته تا پتروشیمی و فلزات اساسی و غیره، را دارد  لذا چین با اجرایی شدن این تفاهم برای تامین منافع خود هم که شده تقریبا خریدار دائمی محصولات مشتقات و مواد معدنی ما خواهد بود چرا که هزینه سرمایه گذاری این سند راهبردی از فروش این منابع تهاتر خواهد شد  چین به صراحت اعلام کرده به چارچوب‌های ذیل در سیاست خارجی پایبند است و نزدیک به ۵۰ سال است این تعهد را در عمل نیز نشان داده است، و به عقیده سیاست‌مداران  همین دکترین مهمترین عامل توسعه چین بوده است
 پایبندی کامل به قوانین بین‌الملل، سازمان ملل خط قرمز سیاست‌ خارجی چین است، و مقامات آن ثابت کرده‌اند و به صراحت نیز بیان می‌کنند به تمام تصمیمات سازمان ملل به طور کامل پایبند هستند.
عدم مداخله سیاسی در حکومت‌های محلی، چین در هیچ کشور دیگری دخالت سیاسی نکرده و با بیان حزب نخواهد کرد.
کاهش تنش با تمام کشور‌ها تا حد ممکن
در صورتی که کشوری منافع مهم و مشترکی برای خودمتصور باشد حتی از حق وتوی خود نیز  برای بی اثر کردن برخی قطعنامه  ها استفاده می‌کند همانگونه که چین و روسیه در چند مرحله از این حق استفاده کردند در دنیای سیاست دوست و دشمن دائمی وجود ندارد تنها منافع مشترک مطرح  می باشد قطعا با سیاست گذاری درست با حفظ منافع ملی می توان شرکای خوبی در عرصه بین الملل با منافع مشترک به دست آورد. و اما طنز تلخ تاریخ این که، بزرگترین شریک تجاری امریکا، چین است.  چین بزرگترین و مهمترین رقیب تجاری غرب است. مردم ما از وضعیت اقتصادی به شدت ناراضی هستند و ورود اجناس بی کیفیتی چینی توسط رانت‌خواری و سوداگران تصویر نامناسبی از چین در اذهان عمومی ایجاد نموده است.
نمودار اکونومیست نشان می دهد بزرگترین همپیمانان غربی آمریکا از جمله آلمان، انگلیس، استرالیا، ژاپن، فرانسه و حتی کل جهان(world) در طی سال های اخیر از حجم همکاری های تجاری خود با آمریکا کاسته و به حجم همکاری های تجاری خود با چین افزوده اند.واما سخن آخر اساسا در تجارت بین الملل چیزی به نام اعتماد وجود ندارد. هنوز بدعهدی رنو و پژو، توتال، ایرباس، زیمنس فراموش نشده سیاست مداران ما چگونه اعتماد کردنند پس مشکل شاید قردادبا شرق و غرب نباشد بلکه تسلط و یا ترجیح منافع برخی بر منافع ملی باعث عقد قرادادهای سست یک جانبه  و بدون تضمین اجرایی می باشد. چین قطعا به دنبال منافع خود می باشد باید هوشیار باشیم    در شرایطی که همه دنیا با سرعت به سمت افزایش همکاری های تجاری با چین پیش می رود این ما هستیم که باید با استفاده از کارشناسان مجرب حداکثر منافع برای کشور را کسب نماییم.
 نقدی بر حقایق  پنهان قرداد ۲۵ ساله ایران وچین
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه