بیت الله ستاریان کارشناس اقتصاد مسکن در گفتگو با « اقتصادسرآمد»

دو حلقه مفقوده در سیاست‌گذاری مسکن

گروه راه و ساختمان – اعظم زندیه   در سال‌های اخیر، تصمیمات عجیب و خلقه‌الساعه دولتی به شدت افزایش داشته و به همان میزان پاسخگویی از سوی نهادهای تصمیم‌گیر به حداقل خود رسیده و اساسا مردم نمی‌دانند دلیل تصمیمات چیست؛ تصمیمات عجیب وزارت راه و شهرسازی و عدم پاسخگویی این نهاد، یکی از نمونه‌های بارز این موضوع است. همواره اقناع مردم یکی از الزامات پیشبرد اهداف و سیاست‌های دولت به شمار می‌رود؛ در واقع شاید بتوان گفت برای پیشبرد و اجرای هر سیاستی، دولتها در مرحله اول باید تلاش کنند تمام ابعاد و جنبه‌های آن را برای مردم روشن سازند تا از این طریق هم از حمایت و همراهی مردم برخوردار شود و هم رضایت مردم را در نظر بگیرد. اما آیا در ایران چنین است؟ آیا نهادهای مختلف دولتی در اجرای سیاست‌های خود این اصل را مورد توجه قرار می‌دهند؟ آیا دولت سعی دارد تا در اجرای سیاست‌هایش در وهله اول رضایت و همراهی مردم را در نظر بگیرد؟ و آیا اساسا افراد و شهروندان هنگامی که یک سیاست اجرا می‌شود، می‌دانند چه هدفی پشت سیاست نشسته است؟.
به گزارش اقتصادسرآمد، متاسفانه شاید پاسخ پرسش‌های بالا در بسیاری از موارد و نمونه‌ها منفی باشد و در این روزها احتمالا هیچ کس نداند هدف دولت از هر یک از سیاست‌هایش چیست؛ بدین طریق حتی بهترین‌ سیاست‌ها هم نمی‌تواند نتیجه مثبتی در پی داشته باشد؛ چرا که نتیجه مثبت زمانی حاصل خواهد شد که مردم بدانند هدف دولت از سیاست مربوطه چیست؟ زمانی که فرد نداند سیاست مورد استفاده به نفعش خواهد بود، قطعا در پیشبرد آن کمکی به حکومت نخواهد کرد. اما نکته‌ای که وجود دارد، تنها این موضوع نیست؛ این روزها نه تنها دولت در خصوص تصمیم‌هایش، اقناع مردم را فراموش کرده بلکه بعضا پاسخگویی را نیز حذف کرده است و شاهد تصمیمات و سیاست‌هایی هستیم که نه مردم می‌دانند هدف از آنها چیست و نه نهاد پاسخگویی برای روشن شدن زوایای این تصمیمات وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها خواهیم پرداخت.
دو حلقه مفقوده در سیاست‌گذاری مسکن
بیت الله ستاریان کارشناس اقتصاد مسکن در گفتگو با اقتصادسرآمد، با بیان اینکه اقناع افکار عمومی در بخش مسکن چندان مورد توجه دولت نبوده است به روزنامه اقتصادسرآمد، گفت: وضع مالیات بر خانه‌های خالی هیچ تاثیری بر کاهش قیمت مسکن نگذاشت.  آمار ۲.۶ میلیون مسکن خالی در واقع خالی نیست بلکه ضریب ذخیره است که در همه جای دنیا وجود دارد و برای معاملات ضرورت دارد. هیچ وقت هم وارد بازار نمی‌شود و در طول سال متغیر است. یعنی واحد خالی، دارای سکنه می‌شود و وارد دارای سکنه، خالی می‌شود. حتی اگر بر فرض محال بتوانند ۲.۶ میلیون مسکن خالی را وارد بازار مصرف کنند فقط مشکل کسری یک سال را حل کرده‌اند؛ در حالی که ما ۱۰ سال کسری مسکن داریم.
وی با بیان اینکه کاهش اخیر قیمت مسکن در شرایط رکود معاملات، ما را از کسری پنج میلیون واحد غافل نکند، می‌گوید: طی ۳۰ سال گذشته قیمت طلا و دلار حدودا ۱۸۰ برابر شده در حالی که مسکن ۱۲۰۰ برابر شده است که نشان می‌دهد این بخش ذاتا ظرفیت دارد و علت اصلی آن کمبود عرضه نسبت به تقاضاست.
وی افزود: در افزایش قیمت‌های سال۸۹، اقناع مردم چیزی بود که چند ماه برای آن زمان صرف شد؛ اما در سال۹۸، حتی رییس‌جمهوری از افزایش قیمت بنزین اظهار بی‌اطلاعی کرد؛ در نتیجه نه اقناع عمومی در این باره صورت گرفت؛ نه گفته شد افزایش قیمت‌ها همراه با یارانه است و به طور کل مردم نمی‌دانستند چه چیزی در حال اتفاق افتادن است که نتیجه چنین امری اتفاقات آبان گذشته بود.
به گفته ستاریان، در واقع هم سیاست غلط و یا نامفهوم و مبهم بود؛ هم اقناع عمومی صورت نگرفت و هم کسی پاسخگوی سوالاتی که در پی سیاست‌های عجیب به وجود آمده بود، نبود. در این شرایط چه طور می‌توان انتظار همراهی مردم را داشت و آیا نخستین وظیفه هر مسئول چیزی جز پاسخگویی و اقناع مردم است؟.
این کارشناس اقتصادمسکن یادآور شد: متاسفانه دولت‌های اخیر بر سر کار امده در ایران برای اقناع مردم به هیچ عنوان جز با نزدیک شدن به انتخابات کاری صورت ندادند و این موارد موجب شد تا بی اعتمادی جای اعتماد بین مردم و دولت را پر کند.
ده سال پیش و همگام با هدفمندسازی یارانه‌ها، قیمت همه حامل‌ها چند برابر شد؛ اما نه اعتراضی اتفاق افتاد و نه شورش شد. اما سال گذشته و در آبان۹۸، قیمت بنزین، افزایش یافت و اعتراضات آبان ماه نتیجه این سیاست بود؛ اما چرا و چه تفاوتی بین این دو افزایش قیمت وجود داشت؟. در افزایش قیمت‌های سال۸۹، اقناع مردم چیزی بود که چند ماه برای آن زمان صرف شد؛ اما در سال۹۸، حتی رییس‌جمهوری از افزایش قیمت بنزین اظهار بی‌اطلاعی کرد؛ در نتیجه نه اقناع عمومی در این باره صورت گرفت؛ نه گفته شد افزایش قیمت‌ها همراه با یارانه است و به طور کل مردم نمی‌دانستند چه چیزی در حال اتفاق افتادن اس که نتیجه چنین امری اتفاقات آبان گذشته بود. این مثال به خوبی حاکی از آن است که اقناع مردم و پاسخگویی مسئولان به مردم تا چه حد می‌تواند در موفقیت یا شکست یک سیاست موثر باشد. بنابراین تمام دولت‌ها در وهله اول و برای هر تصمیمی باید رضایت و همراهی مردم را در نظر بگیرند؛ اگر سیاستگذاری و تصمیم‌گیری‌های دولتی با اقناع عمومی همراه نباشد، بهترین سیاست‌ها هم محکوم به چیزی جز شکست نخواهند بود.
 دو حلقه مفقوده در سیاست‌گذاری مسکن
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه