آیا ایالات متحده باید پلیس مالی جهانی باشد؟

نقل قولی از چرچیل وجود دارد با این عنوان که «کسانی که تاریخ خود را ندانند محکوم به تکرار آن هستند». وقتی مقاله بلومبرگ در مورد چگونگی کار Banxico (بانک مرکزی مکزیک) منتشر شد تا چگونگی همکاری آنها با بانک های محلی مکزیکی را بررسی نماید و «دشواری های موجه» خلاصی از پول غالب ایالات متحده را خنثی کند؛ یادآور طرح بانک های کلمبیا در بیش از دو دهه قبل بود.در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، بانک مرکزی کلمبیا طرحی متفاوت داشت که این هدف را دنبال می کرد. این موضوع در کلمبیا از طریق آنچه به طور معمول به عنوان «پنجره شوم» شناخته می شد، تعقیب شد. بانک از هر کسی در کلمبیا که می خواست دلار را با پزوی کلمبیا مبادله کند؛ دلار آمریکا خریداری کرد. این بانک با خوشرویی و مشتری مدارانه، خدمات را به صورت ناشناس به هرکسی که می توانست دلار آمریکایی خود را به سمت بانک مرکزی هدایت کند، ارائه می داد. این امر بسیار غافل گیرانه بود، زیرا قانون کلمبیا در آن زمان هر کسی را از معامله با دلار آمریکا منع می کرد. نکته جالب در این مساله محرمانگی و استفاده از قانون رازداری بانکی بود، بانک مرکزی کلمبیا ماهانه مقدار زیادی پول نقد از افرادی که به طور واضح تبادل دلار می کردند جمع می کرد.بانک مرکزی کلمبیا کوه های پول نقد را روی پالت های چوبی قرار داده، آن را جمع و جور کرد و ثروت های نارکو را به فدرال رزرو ایالات متحده (فدرال رزرو) رساند. مساله عجیب و غریب در اینجا بود که هیچ کس در بانک فدرال به این مساله معترض نشد و حتی یک سوال از آنها پرسیده نشد که چگونه یک بانک مرکزی، شهروندان خود را از معامله با دلار آمریکا منع کرده است و در عین حال می تواند صدها میلیون نفر را با این روش، به سمت این حرکت خلاف قانون خوانده خود
 هدایت کند.
ادامه در صفحه 2
آیا ایالات متحده باید پلیس مالی جهانی باشد؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه