ایران چگونه می تواند از حضور بایدن در کاخ سفید، یک فرصت بسازد؟

انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار شد و براساس نتایج آن، دونالد ترامپ در این انتخابات از رقیب دموکرات خود، جو بایدن، شکست سختی خورد. شکست ترامپ می تواند شکست سیاست‌های او، به ویژه سیاست فشار حداکثری بر ایران، تلقی شود. ترامپ با خروج از برجام و اعمال تحریم‌های بی سابقه و کمرشکن تلاش نمود ایران را به پذیرش شروطی تحقیرآمیز وادار نماید. در برابر این سیاست ظالمانه و غیرعادلانه، نظام جمهوری اسلامی ایران به درستی تصمیم گرفت مقاومت نماید و تسلیم نشود. با خروج ترامپ از کاخ سفید سیاست ضدایرانی او دیگر شانسی برای موفقیت نخواهد داشت و براین اساس شکست ترامپ را می توان پیروزی مقاومت ایران به شمار آورد.
این پیروزی افتخارآمیز البته آسان به دست نیامده است. ایران در طول چهار سال ریاست جمهوری ترامپ و تحریم‌های حداکثری او، شرایط بسیار سخت و دردناکی را تحمل نمود. این تحریم‌ها همه راهها را بر اقتصاد ایران بست و هدف آن خفه کردن کامل اقتصاد کشور و درمانده کردن دولت و شکستن مقاومت و تحمل مردم بود. مسئولین کشور، به ویژه آنهایی که مسئول تامین مایحتاج مردم بودند، روزهای بسیار سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشتند. سخت تر از آن حال و روز مردمی بود که به دلیل تحریم‌ها و شرایط اقتصادی کشور نمی توانستند از پس هزینه های هنگفت زندگی در این شرایط برآیند.
مسئولان مستقیم اداره اوضاع در کشور بخوبی می‌دانند این تجربه سخت می توانست بسیار سخت تر و پرهزینه تر باشد. این احتمال وجود داشت که اقتصاد کشور در سایه این فشارها فروریزد. که کشور دچار قحطی و نارسایی های فاجعه باری شود. که مردم تحمل خود را از دست بدهند و اوضاع از کنترل خارج شود. اما با همت و تلاش مردانی که برخی نامدار و بسیاری گمنام هستند از وقوع چنین فاجعه ای جلوگیری شد. اما اگر ترامپ موفق می‌شد برای یک دوره دیگر سرکار بماند بعید است این تلاش‌ها می‌توانست از وقوع آن فاجعه جلوگیری نماید.
اکنون آن دوران سخت در سایه پایمردی و مقاومت ملت به پایان رسیده اما داستان آن تمام نشده است. نمی توان و نباید هزینه های هنگفت آن دوران، آن خسارتهای عظیم و آن رنجهای طاقت فرسا را به فراموشی سپرد. اگرچه ایران و ملت ایران از این دوره جان به در برد اما بسیاری جان خود را در این دوره از دست دادند. بیماران بسیاری از پس هزینه های بالای دارو و درمان برنیامدند. پدران بسیاری نتوانستند بار سنگین اداره فرزندان، در چنین شرایط ناگواری، را بر دوش بکشند. کسب و کارهای بسیاری نابود شد. زندگی های زیادی فروپاشید و امیدهای بسیاری ناامید شد.
اینک مهم‌ترین مسئله برای مردمی که سختی آن دوران را با پوست و گوشت خود احساس کرده اند این است که آیا دادن چنین هزینه ای اجتناب ناپذیر بود؟ آیا اگر از فرصت‌های پیشین، از جمله فرصت سیاست ایرانی اوباما، درست استفاده شده بود ترامپ می توانست چنین هزینه‌ای را برما و ملت ما تحمیل نماید؟ آیا از همه امکانات و ظرفیت‌های کشور، از جمله ظرفیت‌های علمی و تخصصی، برای دورشدن از چنین بحران‌ها و مشکلاتی استفاده شده است؟ آیا دوره بحران‌ها، بحران‌هایی که یکی پس از دیگری روابط ایران با جهان و کیان ملت ایران را به لرزه درمی آورد، تمام شده است؟ آیا درسهای لازم از بحرانهای قبلی گرفته شده است؟ و آیا الان می‌توان اطمینان داشت بحران و درگیری دیگری در راه نیست؟
بازگشت بایدن به برجام و اتخاذ سیاستی متفاوت در قبال ایران آسان نیست. این حرکت دشمنان فراوانی در جهان و ایران دارد. اولین دشمنان این حرکت در آمریکا و در نزدیکی کاخ سفید حضور دارند. متاسفانه به دلیل تاریخ منفی روابط دو کشور در سال‌های گذشته، نگاه مثبت به ایران در آمریکا و افکار عمومی آمریکا طرفداران چندانی ندارد. ترامپ و سیاست‌های او اگرچه از کاخ سفید رانده شده اند اما در آمریکا، براساس نتایج انتخابات اخیر، بیش از هفتاد میلیون رای دارند و متاسفانه بسیاری از ایرانیان مقیم آمریکا در همین گروه قرار دارند. همچنین ایران دشمنان فراوانی در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا دارد.
اما رویکرد عاقلانه و واقع‌بینانه ایران به موضوع می تواند زمینه استفاده از فرصت را فراهم نموده و راه بازگشت بایدن به برجام و اتخاذ مواضعی بهتر (در قبال ایران) در کاخ سفید را تسهیل نماید. این امر مستلزم وجود درک درستی از سیاست داخلی آمریکا و منافع، چالشها و انتخابهای بایدن و دولت اوست. ایران می تواند به گونه ای حرکت نماید که در سپهر سیاست آمریکا بازگشت بایدن به برجام و روابط با ایران یک امتیاز بشمار رود. ایران همچنین می تواند رفتاری در پیش گیرد که راه بایدن به سوی برجام و ایران را پرهزینه و ناهموار نماید. متاسفانه اظهارنظرهای رسمی و نیمه رسمی که مبتنی بر آمریکاشناسی جدی نیست و ایران شناسی آن هم نوعی روایت پوپولیستی و غیرعلمی از جایگاه و مرکزیت ایران در جهان است به گزینه دوم خدمت می نماید.
ترامپ و بسیاری از نخبگان سیاسی آمریکا اعتقاد دارند توافق هسته‌ای و مشارکت آمریکا در این امر موجب شد ایران به پول هنگفتی دست پیدا کند و از این پول برای حمله به منافع آمریکا در خاورمیانه استفاده نماید در حالی‌که بنابر گفته ی آنان، امروزه به دلیل خروج آمریکا از برجام و فشار حداکثری، ایران توان و سرمایه لازم برای حمله به منافع آمریکا در منطقه و حمایت از هم پیمانان ضدآمریکایی خود را ندارد و به همین دلیل سیاستهای آن در عراق، افغانستان، سوریه و سایر مناطق منفعل و کم تحرک شده است. این عده اعتقاد دارند آمریکا نباید به برجام بازگردد و یا در صورت بازگشت شرط و شروطی برای سیاست خاورمیانه‌ای ایران بگذارد تا مانع از تکرار اتفاقات قبلی شود.
دولت جمهوری اسلامی ایران به این شرط و شروط به چشم تهدید می نگرد و در واقع برخی از شروط مطرح شده جنبه های تهدیدآمیز دارد اما نویسنده اعتقاد دارد با توجه به رویکرد بایدن، ماهیت دولت او و هویت هوادارانش در آمریکا، می توان به این شرط و شروط به چشم فرصت نیز نگاه کرد. /انتخاب     *استاد مطالعات اسرائیل
ایران چگونه می تواند از حضور بایدن در کاخ سفید، یک فرصت بسازد؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه