اين روحيه باورنكردنی

جوامع براي رشد و توسعه، از روش های مختلفي استفاده مي كنند. بهره گيري از امكانات طبيعي، تواننظامي، قدرت سياسي، و داشته هاي فرهنگي، از جمله راهكارهايي است كه رشد و توسعه يك جامعه را ممكن مي سازد.
«نيروي انساني» يكي از مهمترين اركان رشد و توسعه جوامع است. جامعه اي به رشد فزاينده و توسعه همه جانبه دست مي يابد كه از نيروي انساني توانمند، با استعداد و كاري برخوردار و امكانات كار براي آنها فراهم باشد. نيروي انساني بدون داشتن انگيزه و امكانات كار، بي مصرف ميشود.
اما گاهي به رغم وجود امكانات، كار و فعاليت مثبتي انجام نمي گيرد. علاوه بر اين، امكانات كار از بين ميرود و به طور كلي به جاي رشد، ركود و افت اتفاق مي افتد.
گاهي اين قاعده برعكس مي شود و به رغم نبود يا كمبود امكانات و تجهيزات كار، فعاليت هاي بسيار مثبتي به وقوع مي پيوندد و از كمترين امكانات، بيشترين استفاده ممكن صورت مي پذيرد. دليل يا دلايل اين مهم چه مي تواند باشد؟
بي شك همه ي جواب ها به «روحيهي نيروي انساني» برمي گردد. اين توان و قدرت بي بديل، زماني كه بخواهد و اراده كند، از هيچ، همه چيز ميسازد و اگر نخواهد، با تمام امكانات و با تمام تجهيزات، كمترين كاري را به انجام نمي رساند. 
دانش مديريت – به ويژه علوم رفتاري- مملو ازمثال ها و نمونه هايي است كه نشان مي دهد انسان به شرط داشتن روحيه و حال و هواي كار، ميتواند بسيار موفق ظاهر شود. «روحيه» شايد مهمترين عامل خلاقيت، ابتكار و كارآفريني باشد. عنصري كه وجود آن مي تواند به معنا و مفهوم بالندگي، پيشروي و موفقيت باشد.
ما جامعه خوشبختي هستيم كه «روحيه» فردي و جمعي را بارها تجربه كردهايم و به نتايج شگرفي هم رسيدهايم. انقلاب اسلامي كه به 2500 سال حكومت جابرانه، به يكباره پايان داد و بعد از آن، هشت سال نبرد نابرابر را به سود خودش به پايان برد و در عين حال، به رغم تحريم سياسي، نظامي و اقتصادي، به رشد خود ادامه داد، حاصل روحيه اي است كه وجود آن براي جامعه ما حياتي است. اين روحيه چيزي نيست جز «روحيه ي ايثار». 
روحيه ي ايثار و فداكاري بود كه دسته اي خالي را مشت كرد و در برابر رژيم پهلوي به پيروزي رساند. و اين روحيه بود كه هشت سال تمام در برابر جهان استكبار مقاومت كرد و در نهايت در بهترين شرايط به پيروزي رسيد. روحيه اي كه انقلاب اسلامي را نگاه داشت در حالي كه در آن سوي مرز و دركشور عراق، نبود اين روحيه بود كه كشور عراق را زير چكمه هاي امريكايي ها به اسارت داعش داد.
كشور ما همچنان به اين روحيه نياز دارد. كشور ما در سايه ي اين روحيه ي اعجازگر مي تواند همچنان به پيشروي خود و فتح سنگرهاي سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگي در سطح جهان ادامه دهد.
روحيه ايثار، روحي هاي خدادادي است؛ با اين حال قابل برنامه ريزي است و با برنامه ريزي ميتواند به اوج برسد. داشتن اين روحيه انقلاب اسلامي را بيمه كرد. اگر نبود اين بيمه ي امام زماني(عج)، چه تضميني براي ادامه انقلاب اسلامي وجود داشت؟ اگر نبود روحيهي ايثار و فداكاري مردم ايران، انقلاب اسلامي در همان اوان جنگ متوقف مي شد. آن چه دشمن انديشيده بود، انديشه اي خام نبود و بر اساس دانش روز و متكي به نقشه و توان نظامي بود. آن ها در محاسبات خود فقط يك جا اشتباه كرده بودند و آن هم عدم محاسبه ي اين روحيه ي باورنكردي مردم مسلمان ايران بود. روحيه اي كه علاوه بر هزاران سال فرهنگ و تمدن، ريشه در ظهر عاشورا دارد و از سوي معصومين(ع) فرماندهي مي شود. اگر اين روحيه هم قابل محاسبه بود و دشمن آن را در محاسبات خود ميآورد و راه چاره اي براي مقابله با آن مي يافت، بي شك بر ما چيره مي شد؛ چرا كه نه سلاحي در كف ما بود و نه آموزش رزمي و نه سازماني براي نبرد. هيچ چيز وجود نداشت. اين كه جهان آرايي پيدا مي شود و با يارانش سينه به سينه ي چند لشگر زرهي عراق مي گذارد، يك عامل و عمل طبيعي نيست. اين كه جوان دانشجويي به نام علم الهدا پيدا مي شود و با چهل نفر از يارانش در برابر هزاران سرباز عراقي مجهز به انواع سلاح ها قرار مي گيرد و قدمي عقب نمي گذارد، اين طبيعي نيست؛ زيرا در چنين مواقعي، طبيعت آن است كه فرار را بر قرار ترجيح داد. آن ها بر اساس قوانين طبيعي جنگ بايد بازنده محسوب مي شدند و مرگ خود را در آن نبرد نابرابر، بي معني تلقي ميكردند و بدون هيچ مقاومتي عقب نشيني ميكردند. 
اما چه شد؟ چرا قوانين معمول و مرسوم، يكباره در هم شكستند؟ چرا فتح دو روزه ي برنامه ريزي شده ي دشمن، ناكام ماند؟ چرا مقاومت چهل روزهي خرمشهر، بدون سلاح و تانك و فشنگ خلق مي شود؟ چرا تا گروه چهل نفرهي علم الهدا تا زنده است، لشگر چند هزار نفري عراق نمي تواند وارد هويزه شود؟ چرا و چرا و چرا و....
اين روحيه ي باور نكردني، رمز همه ي اين موفقيت ها بوده و هست و خواهد بود. روحيه اي كه با سال ها فرهنگ مقاومت همراه بوده و با انديشه و عمل معصومين(ع) به اوج بزرگي و قدرت مي رسد. وقتي كسي به مولا علي(ع) اقتدا كند، وقتي كسي به حسين(ع) نگاه كند، وقتي كسي مانند علي اكبر(ع) مرگ را شيرين تر از عسل بداند، اين مي شود؛ يعني يك تن در برابر هزار.
اين روحيه ي باور نكردني همان گونه كه در جنگي نابرابر ما را فراتر از همه قرار داد، مي تواند باز هم به ما كمك كند و در ديگر زمينه هاي اقتصادي، صنعتي، سياسي و فرهنگي و ورزشي و سياسي ما را به اوج برساند. همان گونه كه بارها شاهد بوده ايم. پس بهتر است باز هم امتحان كنيم و براي زنده نگاه داشتن و ترويج آن، باز هم بكوشيم. نسل هاي ما به اين روحيه نيازي هميشگي دارد.
اين روحيه باورنكردنی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه