آیا چین کارتِ ایران را در تعامل با آمریکا می‌سوزاند؟

مدیر گروه نفت اندیشگاه تحلیلگران انرژی گفت: با توجه به نقش نفت ایران در تامین پایدار انرژی چین، بازی کردن با کارت ایران در مقابل امریکا لزوما به نفع چین نیست و ممکن است در بزنگاه‌های سیاسی شریان انرژی این کشور دچار تهدید جدی شود.به گزارش اقتصاد سرآمد ، چین به عنوان دومین اقتصاد جهان، چندی است در راستای موازنه قدرت با ایالات متحده و تامین انرژی مورد نیازش به دنبال حضوری پررنگ در خاورمیانه است. کم‌توجهی چین به تحریم‌های آمریکا در زمینه خرید نفت خام از ایران در کنار صنعت و اقتصادی قدرتمند، می‌تواند این کشور را به عنوان شریکی استراتژیک برای توسعه زیرساخت‌های اقتصادی کشور به خصوص در حوزه صنعت نفت قرار دهد.در این بین یکی از جدی‌ترین محورهای سند برنامه همکاری جامع جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین موسوم به برنامه ۲۵ ساله در تهران که به امضای محمدجواد ظریف و «وانگ یی»، وزرای خارجه دو کشور رسیده است، مربوط به گسترش تعاملات در حوزه نفت و انرژی است. همکاری ایران و چین چه دستاوردهایی برای ایران می‌تواند به همراه داشته باشد؟ آیا می‌توان با ایجاد توازن بین غرب و شرق تاثیرگذاری تحریم‌ها را کاهش داد؟در دنیای روابط بین الملل امروز که بر پایه گسترش ارتباطات و تعاملات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی بنا نهاده شده است، هیچ کشوری نباید تمام تخم مرغ‌های سیاست خارجی خودش را محدود به سبد یک یا چند کشور خاص کند. حتی اگر 5 درصد هم با کشوری اشتراک نظر وجود داشته باشد، باید به اندازه همان 5 درصد تعامل با آن کشور صورت بگیرد و اکوسیستم سیاسی و سپس اقتصادی آن را ایجاد و از آن بهره برداری کرد.روابط ایران و چین نیز از این قاعده مستثنی نیست و قطعا اگر توافقی صورت پذیرد که منافع ملی دو کشور را به همراه داشته باشد می‌تواند متضمن رشد و شکوفایی اقتصادی کشور خصوصا در این شرایط تحریمی باشد. ضمن اینکه کشور چین به طور خاص شرایطی در دنیای امروز دارد که امکان بهره‌مندی ایران از منافع این رابطه نسبت به کشورهای دیگر که ایران با آنها در ارتباط هست بیشتر خواهد بود.یکی از ویزگی‌های خاص کشور چین نیاز شدید این کشور به انرژی و مواد خام و نیمه‌خام است. میزان تقاضا نفت این کشور روزانه حدود 14 میلیون بشکه است و میزان نفت تولیدی آن روزانه 4 میلیون بشکه می‌باشد. لذا این کشور نیاز به واردات 10 میلیون بشکه نفت در روز را دارد که این میزان معادل ظرفیت 10 درصد نفت خام تولیدی در دنیا است.از طرف دیگر با توجه به رقابت تجاری سنگین کشور چین با آمریکا و حتی اتحادیه اروپا و سلطه مسائل سیاسی بر بازار نفت خام و استفاده ابزاری آمریکا از سلاح نفت علیه رقبای سیاسی و تجاری خود، چین همیشه به دنبال متنوع کردن منابع تامین‌کننده انرژی خود بوده است.بنابراین کشوری مانند ایران همیشه یک گزینه جذاب برای تامین امنیت پایدار انرژی چین حتی در شرایط تحریمی می‌تواند باشد. حتی اگر توافق برجام نیز مجدد احیا شود، وجود چنین قراردادهایی نه فقط با کشور چین بلکه با سایر کشورها می‌تواند فضای بازتر سیاسی و اقتصادی را در عرصه بین الملل برای ایران فراهم آورد.برخی با مقایسه حجم تبادلات مالی بین چین-آمریکا و چین-ایران ادعا می‌کنند که هدف چین از توافق با ایران صرفا استفاده از ایران به عنوان یک کارت امتیاز در مقابل آمریکاست، چون چین حاضر نیست منافع تجاری خود با  آمریکا را به خاطر تعامل با ایران از دست بدهد، ولی برخی دیگر معتقدند که نقش ایران به عنوان یک تامین کننده انرژی برای چین در آینده بسیار کلیدی است و قابلیت جایگزین ندارد، به خصوص اینکه جنگ تجاری آمریکا و چین در آینده تشدید هم خواهد شد. از نظر شما کدامیک از تحلیل‌ها درست هستند؟ آیا چین با توجه به چشم اندازی که برای خود تعریف کرده واقعا به انرژی ایران وابسته است؟تا قبل از سال 2015 بزرگترین صادر کننده نفت به کشور چین عربستان بود ولی از سال 2016 به تدریج روسیه با افزایش صادرات نفت خود به چین جای این کشور را گرفت و هم اکنون با صادرات بیش از یک و نیم میلیون بشکه در روز بزرگترین صادرکننده نفت به چین شده است و عربستان و عراق در رتبه‌های بعدی قرار گرفته اند.همان طور که پیش‌تر هم اشاره شد کشور چین به جد اصرار دارد منابع تامین‌کننده انرژی خود را از کشورهایی تامین کند که استقلال سیاسی بیشتر در فضای بین‌الملل امروز دارند. چرخش چین از تامین منابع انرژی خود از سمت عربستان به سمت روسیه در سال‌های اخیر گواه چنین واقعیتی است. با این وجود ظرفیت کشور روسیه در تامین انرژی چین با این رشد اقتصادی بالا 
محدود است. 
آیا چین کارتِ ایران را در تعامل با آمریکا می‌سوزاند؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه