رژیم شاه بهمن ۵۷ سقوط کرد؟

  کم نیستند افرادی که متاثر از رویکرد دایی جان ناپلئونی و در چارچوب نگرش توهم توطئه، بدون ذره ای تردید معتقدند رژیم گذشته بی هيچ عیب و نقصی در حال سبقت گرفتن از کشورهای پیشرفته بود که  دنیای غرب بویژه آمریکا و انگلیس به دلیل حسادت و هراسان از پیشرفت خیره کننده رژیم  زمینه سرنگونی آنرا فراهم آوردند.   واقعیت این است که هيچ انقلابی در خلاء شكل نمي گيرد، چیزی به نام هئیت مدیره انقلاب که همچون مدیران یک سازمان بنشینند و درجلسات خود زمان راه اندازی و وقوع انقلاب را تصویب و اجرا کرده باشند در تاریخ هیچ انقلابی به ثبت نرسیده است.  زمینه هاي وقوع یک انقلاب سال‌های سال به طور تدریجی و خزنده با انباشت مطالبات بر زمین مانده، بستر انقلاب را هموار می‌کنند و نهایتاً جرقه ای کوچک مثل نوشتن مقاله ای در روزنامه و یا خودسوزی یک دست فروش در ملاء عام آن را شعله ور می‌کند.  پندار درست این است که بپذیریم  رژیم شاه سال ۵۷ سقوط نکرد بلکه فرآیند سقوط از سال ها پیش آغاز شده بود و آن چه در بهمن ۵۷ رخ داد آخرین حلقه از زنجیره سقوط رژیم بود. روند سقوط شاه  از مرداد ۳۲ شکل گرفت آن جایی که به جای بازسازی مشروعیت از دست رفته ناشی از بازگشت به قدرت به مدد کودتای آمریکایی ، دکتر مصدق قهرمان نهضت ملي شدن نفت را به زندان و حصر برد و به جای اتکا به مردم بیش از پیش متکی به حمایت بیگانگان شد .  گام  بعدی  به سوی سقوط در  سال ٤٢  برداشته شد زمانی که شاه، علي امينی آخرين نخست وزیر نسبتاً مستقل را کنار گذاشت و به انتخاب نخست وزیران بله قربان گویی مثل هویدا اکتفا کرد.  فرآیند سقوط زمانی تشدید شد که در  دهه ی ۴۰  اسداله علم وزیر دربار، فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات و معینیان رییس دفتر مخصوص شاه، قبل از انتخابات مجلس لیست نمایندگان ( بخوانید افراد دست نشانده ) مجلس دور بعد را تهیه و برای انتخاب به وزارت کشور اعلام می‌کردند.
ادامه در صفحه 2
رژیم شاه بهمن ۵۷ سقوط کرد؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه