استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران از بیگانه هراسی مخرب درایران می گوید

ماهیت رابطه با ابر قدرت های غرب و شرق

امضای سند همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین سروصدای زیادی در کشور ایجاد کرده است. اخبار منتشره و حال و هوای شبکه های اجتماعی حاکی از نارضایتی و مخالفت گسترده با سند مزبور است. بخش قابل توجهی از این مخالفت ها را می توان به نارضایتی قدرتهای غربی از این تحول راهبردی در روابط ایران و قدرتهای شرقی نسبت داد. تحلیل محتوای رسانه های نزدیک به قدرتهای غربی به خوبی نشان می دهد، این سند هدف حمله و انتقاد شدید آن ها قرار گرفته است.
به گزارش اقتصادسرآمد، سیدهادی برهانی استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با ارایه یادداشتی در انتخاب نوشت: بخش عمده مخالفت ها داخلی است و ریشه در نارضایتی و مخالفت واقعی بخشی از مردم با سند مزبور دارد. این مخالفت ها مسئولان مربوطه در کشور را به شدت تحت فشار قرار داده است. ریاست جمهوری، شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه در زیر فشار این مخالفت های گسترده تلاش دارند این اقدام خود را توضیح دهند. تلاش می کنند به مردم اطمینان دهند کار درستی انجام شده است. تلاش می کنند به شبهات پاسخ دهند. به خوبی می دانند اعتبار مردمی آن ها از ناحیه این مخالفت ها در معرض خطر قرار گرفته است.
مخالفان همکاری راهبردی ایران و چین هنوز از جزئیات سند مربوطه که منتشر نشده است آگاهی ندارند اما برای ابراز مخالفت نیازی به آن نمی بینند. از نظر آنها نزدیکی راهبردی به یک قدرت خارجی، وصل کردن آینده ۲۵ ساله کشور به روابط با یک قدرت استعماری و چنین اعتمادی به بیگانگان منفعت طلبی که جز به منافع خود نمی اندیشند، نقض اصل نه شرقی نه غربی، افتادن در چاه شرق گرایی، خیانت به استقلال کشور و مخالف آرمانهای انقلاب است.
در مقابل، حامیان دوآتشه این سند مخالفان را به تاثیرپذیرفتن از تبلیغات رسانه های غربی و پیروی از آن ها و غرب زدگی متهم می کنند. مخالفت چشم بسته آن ها با سندی که جزئیات آن هنوز معلوم نشده را نشانه بدبینی و منفی نگری می دانند. این توافق را سند همکاری برد-برد ایران با یک قدرت جهانی می دانند. قدرت اقتصادی چین و پیشرفت های آن در سال های اخیر را به رخ می کشند و آینده را از آن چین می دانند. سابقه بخشی از این گروه نشان می دهد این ها عمدتا همان هایی است که قدرت اقتصادی کشورهای غربی را نادیده می گیرند، منکر پیشرفت های آن ها هستند، جایگاه برتر قدرتهای غربی در جهان کنونی را دست کم می گیرند و خود به دلایلی کاملا مشابه مخالف هرگونه همکاری ایران و قدرت های غربی (از جمله همکاری برد-برد) می باشند. براین اساس، به راحتی می توان تصور نمود اگر امضای سند همکاری مشابهی میان ایران و یک قدرت غربی در میان بود، آنها علم مخالفت برداشته و همه دشنامها و حملات فعلی به سند همکاری با چین از زبان و دهان آنها صادر می شد.
حامیان سند همچنین به درستی به امضای سندهای مشابه همکاری میان چین (یا سایر قدرتهای جهانی) و کشورهای متعددی در منطقه و جهان اشاره می کنند که نه تنها مورد مخالفت مردم آن کشورها قرار نگرفته، بلکه از آن استقبال شده است. این گروه از تاثیر منفی مخالفتهای موجود علیه سند مزبور بر همکاری با چین ابراز نگرانی می کنند. این نگرانی البته بی مورد نیست و واقعا در محاسبات هر قدرتی، از جمله مقامات چینی، در نظر گرفته خواهد شد و ممکن است بر علاقه آنها به ادامه همکاریها تاثیر بگذارد. اما برخلاف آنچه تصور می شود این مخالفتها بیش از آنکه ریشه خارجی و غربی داشته باشد، محصول گفتمانی است که ما خود در کشور تولید و ترویج کرده ایم.جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اصل نه شرقی نه غربی را به عنوان مهمترین راهنمای سیاست خارجی خود برگزید. نه شرقی نه غربی، ریشه در تاریخ معاصر ایران داشت. ایران در طول حیات نوین خود از دخالت ها و تجاوز غرب و همچنین اشغالگری و تجاوز شرق رنج های فراوان برده است. خاطره ملت ایران هنوز از دخالت های انگلستان در امور داخلی ایران و اشغال جنوب کشور و اشغال بخشهای شمالی آن به دست نیروهای شوروی مکدر است. آمریکا نیز پس از این دو در سال های آخر رژیم پهلوی به مهمترین قدرت خارجی تبدیل شد که در امور داخلی ایران دخالت می نمود.
عدم موفقیت دولت در تامین واکسن کرونا آخرین نمونه از واقعیت تلخ فقدان روابط خارجی موثر با قدرتهای جهانی است. این قدرتهای جهانی هستند که می توانند واکسن کرونا را تهیه و تامین نمایند. و رابطه با سوریه، کره شمالی و کوبا (در این زمینه و سایر زمینه ها) نمی تواند جایگزین رابطه با قدرتهای جهانی شود. اگر با قدرتهای جهانی رابطه درستی نداشته باشیم کیان ما و ملت در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
ما نه تنها به رابطه نیاز داریم بلکه به رابطه با هردو طرف – هم قدرتهای شرقی و هم قدرتهای غربی – نیازمندیم. رابطه ای که محدود به یک طرف باشد در برابر تحمیل و اجبار و مناسبات استعماری آسیب پذیر است. اگر ما برای تامین امکانات خود فقط یک طرف را داشته باشیم ناچار خواهیم شد به شروط آن، هرچند تحمیلی یا استعماری، تن در دهیم. هر قدرتی چه شرقی و چه غربی  هنگامی که ما را محتاج خود و ناچار ببیند، به گران فروشی و تحمیل شروط و منفعت گرایی حداکثری روی خواهد آورد. محدود شدن ما به یک شریک، به یک فروشنده، به یک خریدار زمینه اصلی موفقیت سیاست منفعت گرایی حداکثری یا سیاست استعماری قدرتهای جهانی را فراهم می نماید. اما اگر روابط ما محدود به یک قدرت نباشد و شانس همکاری با طرف های مختلف را داشته باشیم، شانس خرید از فروشنده های متعددی را داشته باشیم یا شانس فروش به خریداران متعددی را داشته باشیم، سیاست منفعت طلبی حداکثری قدرتهای جهانی و تحمیل شروط از سوی آنها کارگر نخواهد شد.این واقعیت تلخ در ایران در طول سالهای اخیر تجربه شده است. ما مجبور شده ایم برای راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر به هر ساز روس ها برقصیم. برای خرید موشکهای اس ۳۰۰ همه نازهای آن ها را بخریم. اگر روس ها می دانستند ما در کنار روابط خوب با روسیه، با آلمان و انگلستان و فرانسه هم روابط خوبی داریم و می توانیم نیروگاه بوشهر را با کمک آن ها راه اندازی کنیم حتما شرایط ما را در نظر می گرفتند و هزینه های کمتری بر ما تحمیل می کردند. می دانستند اگر ایران را ناراضی کنند ایران می تواند به سوی آلمان یا فرانسه برود. اما در عمل اینگونه نبود و روسها می دانستند روسیه انتخاب اول و آخر ایران است و ایران هیچ گزینه دیگری برای راه اندازی نیروگاه بوشهر ندارد.
مخالفت ها با سند همکاریهای راهبردی ایران و چین عمدتا ناشی از قدرت گرفتن و تاثیر گفتمان بیگانه ستیز و ضدقدرتی است که به نام نه شرقی نه غربی روابط عادی و معقول ایران با قدرتهای شرقی و غربی را تضعیف و تخریب کرده است. این سند به گواهی بسیاری از کارشناسان امر یک معامله برد-برد است. ایران نیازمند ارتباطی معقول با همه قدرتهای جهانی است و هر چه این ارتباطها توسعه یابد و تقویت شود امکان تامین استقلال ایران و تامین نیازهای آن بیشتر خواهد شد. با فسخ این سند استقلال ایران تقویت نمی شود. آنچه ما بدان نیاز داریم توسعه مدل همکاری با چین به سایر قدرتهای جهانی و طراحی همکاریهای مشابه با آنان است. بهره بردن از فرصت همکاری با سایر قدرتهای جهانی، با آمریکا، با روسیه، با آلمان، با انگلستان و با فرانسه است. هر چه فرصتهای همکاری بیشتری داشته باشیم در موقعیت بهتری برای جلب منافع به کشور، کم کردن هزینه های آن و تامین استقلال ایران قرار خواهیم گرفت.
 ماهیت رابطه با ابر قدرت های غرب و شرق
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه