وقایع اخیر در منطقه نشان داد که موجودیتی مثل رژیم اشغالگر قدس با چنین ژئوپولیتیک آسیب پذیر ، باید دست به عصاتر از  این حرف ها حرکت کند.گفته‌اند که هر کس در خانه شیشه‌ای زندگی می‌کند ، نباید به دیگران سنگ بزند . رژیم صهیونیستی از بدو تشکیل در منطقه خاورمیانه عربی ، با ایده توسعه طلبی و احیای ارض موعود تشکیل شد، سودای بازگشت به امپراطوری موهوم بنی اسراییل و تصرف فاصله مابین دو رود را داشت. صهیونیستها را از سراسر جهان برای رسیدن به این غایت افسانه ای متحد کرد .همزمان ، استراتژی انگلستان در زمانه ای که نفوذ خود بر مستعمرات را از دست می داد ، ایجاد مناطق اختلاف زا میان مستعمره های پیشین بود تا از اتحاد و انسجام در این نقاط ممانعت گردد و زمینه نفوذ استعماری همچنان فراهم باشد . بریتانیا از طریق آژانس یهود ، مصرانه تشکیل اسراییل در محل فعلی آن را دنبال می کرد . 
به زعم آنها ، این جزیره صهیونیستها در بین اقیانوس مسلمین ، می‌توانست همواره آتش تنش و اختلاف را در قلب جهان اسلام روشن نگه دارد . رژیم صهیونیستی سریع‌تر از آنکه تصور می‌شد رشد و گسترش یافت ، چنانچه به کار بردن تعبیر غده سرطانی برای آن ، بسیار با مسما به نظر می رسد . پس از اشغال کامل فلسطین ، از شمال جنوب لبنان و بلندی های جولان و از غرب صحرای سینا را به خاک خود پیوست کرد.
پس از اضمحلال جنبش پان عربیسم ، جهان عرب هرگز شخصی مثل جمال عبدالناصر را به خود ندید . چنین شد که رسالت صعب اما ناگزیر مهار صهیونیسم ، بر گرده محور مقاومت افتاد . در این روزهای اخیر ، جبهه مقاومت غزه ، بعد از تحمل ضربات معنوی و هویتی فراوان در زمان ترامپ ، دوباره خشم فروخفته خود را بیرون ریخت . راکت ها و موشک های گروه های  مقاومت نشان داد ، فقدان عمق استراتژیک در اسراییل ، تا چه اندازه امنیت آن را به خطر انداخته است . گنبد آهنین هم برای چندمین بار عملکرد خوبی از خود نشان نداد و راکت ها فرصت این را یافتند که از تور پدافندی گنبد آهنین رد شوند و به زمین برسند .
ادامه در صفحه 2