بررسی « اقتصاد سرآمد» از شائبه کسانی که یک شبه صاحب شرکت‌ِ پیمانکاری می شوند

پرنده‌ی اقبال بر شانه‌های کارچاق‌کن های نفتی

گروه نفت و انرژی- اعظم زندیه -  صدها صنعت بر روی دریای بی‌انتهایی از منابع، تاسیسات سنگین خود را بنا کرده‌اند؛ این ابتدایی‌ترین تصویری است که از نگاه به انبوه لوله‌های پالایشگاهی، فِلرها و سکوهای برآمده از اعماق دریا به ذهن متبادر می‌شود. اعماق، این گونه به تسخیر صدها شرکت بزرگ و کوچک درآمده‌‌اند. هزاران پیمانکار خدمانی و صنعتی از این تاسیسات بهره‌برداری می‌کنند و بابت هر پروژه میلیاردها تومان کسب می‌کنند. در سال‌های گذشته، فساد در جریان واگذاریِ پیمان به شرکت‌های گمنام، زوم دوربین را به سمت عملکرد شرکت‌های دولتی برده است؛ شرکت‌هایی که بر منابع عمومیِ ستون زده‌اند و به صورت غیرشفاف هزاران میلیارد تومان درآمد ارزی و ریالی را مدیریت می‌کنند؛ در حالی که در سند درآمدها و مخارج کشور در سال 1400، بیش از 500 هزار میلیارد تومان بودجه برای آنها در نظر گرفته شده است.
به گزارش اقتصادسرآمد، در حال حاضر، شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز و شرکت ملی پالایش و پخش بر حوزه‌ی‌ انرژی حکمرانی می‌کنند و تعداد زیادی پیمانکار دارند. در کنار این ها شرکت‌های خصوصی حضور دارند که آن ها هم با برون سپاری، امور داخلی خود را می‌گردانند. در سال‌های گذشته کارگران زیادی از عملکرد پیمانکاران گلایه کرده‌اند و فساد و زد و بند آنها با کارفرمایان را عامل تضییع حقوق توصیف می‌‌کنند. سال گذشته که کارگر میدان نفتی یادآوران خود را حلق‌آویز کرد، بسیاری به میدان دادن دولت به شرکت‌های پیمانکاری انتقاد کردند و خواهان حذف آنها از مناسبات دورن کارگاهی شدند با این حال واکنش‌‌های احساسی پس از مرگ این کارگر هم به حذف پیمانکاران منتهی نشد.
اما هر از چند گاهی، پس از واکنش‌‌های کارگران به اقدامات پیمانکاران از جمله پرداخت نکردن دستمزدها، فشار آنها به شرکت‌ها، برای اجرا نشدن طرح طبقه‌بندی مشاغل، رعایت نکردن بهداشت کارگاه، پرداخت نشدن سهم بیمه کارگران با وجود کسر از حقوق، رعایت نکردن مرخصی‌ها و فشار به کارگر برای جلوگیری از ایجاد تشکل، کارفرمایان عکس‌العمل نشان می‌دهند.
شنای آزاد پیمانکاران درنفت کشور
به اعتقاد بسیاری از کارگران و کارکنان بخش انرزی کشورمان، بسیاری از پیمانکاران افراد با نفوذی هستند که در دستگاه‌‌ها و نهادهای مختلف نفوذ دارند و معمولا  مناقصات واگذاری پیمان‌ها را بدون قرار گرفتن چالش خاصی بر سر راهشان برنده می‌شوند و کار را به دست می‌گیرند.
پیمانکار اسم رمز توزیع نابرابر ثروت
به گزارش روزنامه اقتصادسرآمد، به گفته‌ی این کارگران ««پیمانکار» اسم رمز توزیع نابرابر ثروت در سطح صنایع بالادستی است؛ اینکه می‌‌بینید یک وزیر می‌گوید، من از کارگران حمایت می‌کنم و وزیر دیگری می‌گوید من پیمانکاران را حذف می‌کنم؛ اما برگی از روی زمین تکان نمی‌خورد، به همین خاطر است؛ اصلا این پیمانکاران اینقدر با  نفوذ هستند که وزرا و نمایندگانی حامی خود را با مخارج بالا به وزارتخانه‌ها و مجلس می‌فرستند تا حمایت آنها را در روزهای حساس داشته باشند؛ البته همه پیمانکاران از این سطح نفوذ برخوردار نیستند و پیمانکاران دسته چندم، با ضرر و زیان، قطع همکاری می‌کنند اما گروهی از آنها، می‌توانند به اعتبار نفوذ خود، برای حامیانشان مشروعیت دست و پا کنند. به هر شکل، این چرخه‌ی معیوب، تا زمان از بین بردن حلقه‌ی واسط کارگر و کارفرما ادامه پیدا می‌کند؛ اما اینکه با چه اراده‌ای می‌خواهند پیمانکاران را حذف کنند، خود جای پرسش دارد.
80 درصد از بار صنعت نفت بر دوش کارگران پیمانکاری  
به گفته کارگران «80 درصد از بار صنعت نفت بر دوش کارگران پیمانکاری  است؛ نه نیروهای رسمی و پیمانی. در این شرایط چرا باید به کار و زندگی خود دل خوش کنیم؟ به چه امیدوار باشیم؟ اما چرا به پیمانکاران فرصت شکاندن کمر حقوق را می‌دهند؟ آیا دولت و وزارت نفت از اعمال آن ها خبر ندارند؟ پاسخ ما این است که آن ها خبر دارند اما برخی از این پیمانکاران نورچشمی‌ها هستند؛ شامل مدیران بازنشسته‌ی نفت، پیمانکاران با نفوذ در دولت، پیمانکاران نزدیک به  نمایندگان مجلس در شهرهای جنوبی، مشاوران شرکت‌ها که به نوعی کارچاق‌کن محسوب می‌شوند و یک شبه صاحب شرکت‌ِ پیمانکاری شده‌اند. این ها کسانی هستند که پرنده‌ی اقبال بر شانه‌هایشان نشسته است.
در این میان، برخی اعمال پیمانکاران که در ارتباط با مدیران شرکت‌ها، معنا می‌یابند، کارگران را نگران کرده است. اساسا رواج واگذاری پیمان به صورت کار حجمی، موجب شده که پایان یافتن کار مهم شود؛ یعنی کارگر که در متون اسلامی و قانون اساسی به عنوان انسان، صاحب کرامت است، حقوق خاصی ندارد. به همین جهت پیمانکار کاری را که مثلا باید با 100 کارگر در 3 ماه انجام شود، با 50 کارگر در همین مدت به اتمام می‌رساند؛ البته کارفرما طبق مفاد قرارداد، می‌تواند از اختیارات خود برای افزایش طول زمان اجرای پیمان استفاده کند؛ در نتیجه می‌تواند دست پیمانکار را باز بگذارد؛ حتی در برخی از قراردادها کارفرما می‌تواند نیروهای غیرپیمانکاری خود را در اختیار پیمانکار بگذارد تا زمان اجرای پیمان کاهش یابد.
این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که بیژن نامدار!!!! زنگنه حتی خود را طرفدار کارگر نامید و گقت: «من کاملا طرف کارگر هستم و از آنان حمایت می‌کنم. من در راستای حمایت از کارگر هر کاری که لازم است انجام می‌دهم». با این وجود، نه تنها مشکلات کارگران پیمانکاری نفت حل نشد؛ بلکه کارگران روزمزد که مثلا برای انجام یک پروژه به شرکت‌‌ها مراجعه می‌کنند و با پیمانکار طرف حساب می‌شوند، به مشکل اضافه  شدند. حالا به لطفِ پرداخت نشدن حق و حقوق کارگران و وجود تبعیض میان کارگران پیمانکاری حجمی با رسمی، پیمانی، قرارداد مستقیم مدت معین، دور جدیدی از اعتراضات کارگران کلید 
خورده است.
پرنده‌ی اقبال  بر شانه‌های  کارچاق‌کن های نفتی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه